تحول نظام های حقوقی مدرن نشان می دهد که بخش اعظم تلاش ها در عرصه ی دادرسی، آفرینش نظامی عادلانه و حقیقت مدار بوده است. رسیدن به این مطلوب، نیازمند طراحی شیوهای دقیق و جامع از فرآیند دادرسی است که در آن هر یک از بازیگران دعوا، یعنی دادرس و اصحاب دعوا از امکاناتی برابر برای رسیدن به رای برخوردارند. در این جهان بینی حقوقی، فرآیند دادرسی، یک نزاع برای پیروزی نیست، بلکه عرصه ی گسترده ای است که همکاری توام با حسن نیت دادرس و اصحاب دعوا را می طلبد. در این میان، هدف این اثر توجه به بخشی از فرآیند دادرسی، یعنی امور موضوعی و حکمی است و در آن سعی شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که نقش دادرس در اداره ی
امور حکمی چیست مشاهده ی قوانین، اصول حاکم بر فرآیند دادرسی و دکترین حقوقی نشان میدهد که در حوزه ی امور حکمی، توزیع نقش ها تا حد زیادی متعادل است؛ هرچند برتری هایی وجود دارد و این برتری در زمینه ی امور موضوعی متعلق به اصحاب دعوا و در زمینه ی
امور حکمی متعلق به دادرس است؛ اما این تفوق نسبی سبب نمی شود که نقش دادرس در اداره ی امور موضوعی و نقش اصحاب دعوا در اداره ی
امور حکمی نقشی منفعل و کم اهمیت باشد.