افزایش حجم اطلاعات در سازمان ها و لزوم استفاده از آن در تصمیمات سازمانی طی دو دهه اخیر، باعث ظهور پدیده ای به نام مدیریت
دانش شده است. در حقیقت، مدیریت
دانش فرایندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از
دانش و یا سرمایه فکری خود می پردازد. بسیاری از سازمان های دولتی به طور نسبی خدماتی را به شهروندان ارائه می کنند که بسیاری از آنها جهت رفاه حال شهروندان می باشد و برخی از سازمان های دولتی نیز به ارائه خدمات خاصی به قشرهایی از جامعه می پردازند که متناسب با شغل و کسب و کار افراد، نوع ارائه خدمات نیز متفاوت است. ولی به طور کلی، سازمان های دولتی مکان هایی هستند که محل تعامل افراد سازمان به عنوان نیروی انسانی سازمان و مراجعین به عنوان ارباب رجوع می باشند، که بحث مدیریت
دانش برای هر دو سوی این تعامل لازم و ضروری است و اگر هر یک از این دو گروه از مدیریت
دانش سهمی نبرند قطعا آن سازمان به اهداف کلان خود دست نخواهد یافت. این مقاله سعی خواهد داشت تا ضمن مروری بر معانی و مفاهیم فرایند مدیریت دانش، به تبیین ضرورت راه اندازی و به کار گیری این فرایند در سازمان های دولتی پرداخته و با نگاهی به مشکلات موجود در این مسیر، برخی از راهکارهایی که می توانند موجب بهبود و تقویت فرایند مدیریت
دانش در این دست از سازمان ها شوند را ارائه دهد.