ارزیابی تاملات فلسفی دریدا در تفسیر حقیقت هنر و معماری

این جستار کوششی است، بر تفسیر و خوانش حقیقت هنر از دیدگاه ژاک دریدا که بر رویکرد فلسفی و گفتمان ساخت شکنی تاکید دارد وبه تاثیرگذاری آن بر معماری معاصر می پردازد. بحث اصلی مقاله دارای سه بخش است، در ابتدا به تاملات فلسفی دریدا پرداخته و رویکرد ساخت شکنی بررسی می گردد و در بخش دوم ارزیابی و تفسیر آن در حقیقت هنر را مورد توجه قرار می دهد و در بخش سوم به بررسی آغازگاه معماری ساخت شکنی یا دیکانستراکشن پرداخته و سعی در ارائه اصول این معماری از منظر نمایندگان مطرح آن داشته و به ارزیابی این سبک از دیدگاه دریدا تمرکز دارد. ساخت شکنی، نوعی تحلیل منتقدانه از هنر را تحقق بخشید و نوعی دیگر از واکاوی آن را نیز رقم زد. رولان بارت، نشانه شناس فرانسوی، نظریه پرداز و منتقد فرهنگی و ادبی با انکار مولف در واقع مرگ او را اعلام کرد و ژاک دریدا با طرح گفتمان ساخت شکنی یا دیکانستراکشن و مفهوم عدم قطعیت در بیان شدن معنا در هنر، سبب شد تا در موقعیت هنرمند- به عنوان آفریننده اثر هنری (مولف) و اثر هنری(به مثابه متن)- تغییر نگرش ایجاد و با تردید نگریسته شود. بنابراین در گفتمان هنر، کنش دیدن به جای خواندن و شی هنری به جای متن قلمداد می شود. در فراشد تفسیر، با هدف بیان حقیقت هنری، رمز دیگری خلق می شود که تفسیر دیگری را می طلبد و معنا در سلسله مراتب قرار میگیرد و به تاخیر می افتد و نمی توان آن را به آسانی درک کرد و در گفتمان پست مدرن مطرح می گردد. نوع تحقیق از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است؛ در شاخه ی تحقیق های نظری و به صورت تحقیق و تفحص در مجموعه ای از نظریه ها، رهیافت ها، تحلیل، تنفیذ و داوری آنها برداشت شده است.

Keywords:

دریدا , حقیقت هنر , معماری , فلسفه هنر , ساخت شکنی یا دیکانستراکشن , پست مدرن