الگوی پیشنهادی در مورد تصحیح یافته های سرشماریهای جمعیتی در زمینه موالید abstract
گردآوری اطلاعات آماری در زمینه جمعیت و مشخصات آن سابقهای دیرینه دارد و شاید جامعه بشری از این در به قلمرو آمار وارد شده باشد. از این رو بحث در مورد کیفیت دادههای جمعیتی نیز از قدمتی دیرپا برخوردار است و از گذشتههای دور کوششهایی برای ارتقاء یا حداقل اندازهگیری کیفیت دادههای جمعیتی به عمل آمده است بعضاً به ارائه شیوههای مناسبی نیز منجر شده است، ولی از آنجا که این شیوهها بسته به روش گردآوری اطلاعات تفاوت میکند، لازم است قبل از ورود به این بحث به روشهای گردآوری اطلاعات اشارهای داشته باشیم.
گردآوری پارهای اطلاعات مربوط به موالید و مرگ و میر از طریق سیستم ثبت وقایع حیاتی اولین و طبیعیترین شکل گردآوری این اطلاعات است که هرچند از نظر شکل و محتوای اطلاعات ثبت شده و نیز روش ثبت آنها دستخوش تحولات بزرگی شده است ولی اساس کار کم و بیش همانست که در آغاز شکل گرفته است. یعنی ثبت هر واقعه تولید یا هر واقعه فوت در زمان وقوع همراه با صدور یا ابطال مدرک رسمی مربوط. این سیستم در معدودی از کشورها نتایج مناسبی به بار آورده و اطلاعات جامع و دقیقی در مورد تعداد و میزانهای موالید و مرگ و میر به دست داده است. ولی در اکثر کشورها نیز با مشکلاتی مواجه بوده است. این مشکلات که ناشی از بازتابهای اجتماعی و فردی در مقابل ارزش قانونی ثبت یا عدم ثبت واقعه مورد نظر است، ابداً از ارزش فعالیتهایی که در این زمینه به عمل میآید نخواهد کاست.
از جمله مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، میتوان از عدم مراجعه به موقع برای ثبت واقعه مورد نظر، عدم انطباق محدوده مورد عمل ادارات ثبت با سیستم تقسیمبندی کشور و نیز امکان ثبت وقایع مربوط به یک منطقه در منطقهای دیگر از کشور، نام برد.
علاوه بر این با پیشرفت علوم و دستیابی به روشهای پیچیدهتر تحلیل اطلاعات ضرورت کسب اطلاعات دیگر دموگرافیک همراه با آمار وقایع حیاتی نیز افزایش یافته است که سیستم ثبت وقایع ماهیتاً نمیتواند چنین اطلاعاتی را در اختیار بگذارد. بدین لحاظ برای نیل به این دادهها، سایر روشهای گردآوری اطلاعات، از جمله آمارگیریهای نمونهای و سرشماریهای جمعیتی نیز به خدمت گرفته شده است.
طبیعی است، اطلاعاتی که از طریق آمارگیریهای نمونهای یا سرشماریهای جمعیتی نیز به دست میآید نمیتواند عاری از خطا، به ویژه خطاهای غیر نمونهای باشد. تجربه نشان داده است که در مورد وقایع ولادت، عمدهترین منبع خطا، اشتباهات حافظهای است. چرا که در این مورد عموماً راجع به وقایعی که که از زمان وقوع آنها مدت درازی (مثلاً 11 ماه یا یکسال) گذشته است استقسار میشود و بدین لحاظ احتمال زیاد وجود دارد که یا واقعه ولادت فراموش شود یا وقوع آن در دوره زمانی مورد نظر limo Reffercivce محل تردید قرار گیرد. به ویژه اگر نوزاد با فاصله کوتاهی پس از تولد، فوت شده و پاسخگو نیز شخص دیگری به جز مادر وی باشد این احتمال افزایش خواهد یافت. دادههای خام آمارگیریهای نمونهای و سرشماریهای جمعیتی نیز یکسویه بودن این خطاها و به عبارت دیگر وجود نوعی اریبی در آنها را نشان میدهد.