تعیین تاثیر ابعاد ظرفیت جذب دانش بر گرایش صادراتی شرکتهای کوچک و متوسط با توجه به نقش تعدیلگری حمایت مدیریت عالی شرکتهای کوچک و متوسط صادراتی شهر ماکو

هدف از این مطالعه تعیین تاثیر ابعاد ظرفیت جذب دانش بر گرایش صادراتی شرکتهای کوچک و متوسط با توجه به نقش تعدیل گری حمایت مدیریت عالی( مطالعه موردی: شرکتهای کوچک و متوسط صادراتی شهر ماکو) میباشد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی - تحلیلی از نوع علی با رویکرد پیمایشی است. جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شرکتهای کوچک و متوسط صادراتی شهر ماکو میباشد .(N=60) نمونه آماری به تعداد 52 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. گردآوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد وبومی سازی شده و همچنین محقق ساخته میباشد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی صوری و تحلیل عاملی و پایایی آنها با گزارش ضریب آلفای کرونباخ کل (0,936) مورد تایید قرار گرفت. در تحلیل داده ها از روشهای آماری توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS19 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که طبق فرضیه های پژوهش، ابعاد ظرفیت جذب دانش خارجی (ظرفیت کسب، ادغام، تبدیل و بهکارگیری دانش خارجی) بر گرایش صادراتی تاثیر معناداری میگذارد.حمایت مدیریت عالی تاثیرگذاری ابعاد ظرفیت جذب دانش خارجی (ظرفیت کسب، ادغام، تبدیل و به کارگیری دانش خارجی) بر گرایش صادراتی را تعدیل میکند. در پایان با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.

Keywords:

ظرفیت جذب دانش خارجی , حمایت مدیریت عالی , گرایش صادراتی.