فناوری های نوین با سرعتی بسیار زیاد در حال پیشرفت و تحول هستند به طوری که جوامع به صورت عام و بازار به صورت خاص با شتابی وصف ناپذیر به دنبال ترفندهایی جهت پیشی گرفتن از یکدیگر هستند تا حیات تجاری خود را در این عرصه آشفته و متلاطم تضمین کنند. سازمان ها پذیرفتند که فلسفه حیاتشان نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده است و در حال حاضر فعالیت و زنده بودن سازمان ها و بنگاه ها به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی مداوم نیست. اکنون سازمان ها باید به دنبال رقابت و ابزار آن باشند، چرا که امروزه کمتر شرکتی در این عرصه به صورت سنتی و به دور از قواعد جدید بازی،کسب و کار می کند و برای اینکه بتواند پا به پای رقبا پیشرفت کند و در صحنه رقابت باقی مانده و یا به سختی و با مهارت بسیار بتواند یک قدم از آنها پیشی بگیرد، می بایست به قواعد جدید بازی کاملا مسلط شود تا شاید روزی بتواند خود یک قاعده جدید بنگارد. بنابراین تسلط بر فناوری های جدید مانند کسب و کار استارت آپی یک الزام و ضرورتی اجتناب ناپذیر تلقی می شود. از آنجا که مطالعات اخیر، کسب و کار استارت آپی را یک الزام برای موفقیت کسب و کار نوین معرفی کرده است، در این پژوهش کوشش شده است تا با
ارائه مدل ساختاری عوامل کلیدی
تجارت الکترونیک در موفقیت کسب و کار استارت آپی پرداخته شود. از این رو در این پژوهش یک مدل ساختاری بر اساس پرسشنامه تدوین شده و نظر خواهی از 40 مدیر شرکت پیشرو در کسب و کار های استارت آپی انجام شده است.