ظهور نظریه تکامل توسط داروین نه تنها مباحث علمی و زیست شناختی را تحت تاثیر قرار داد بلکه با ورود این نظریه به حوزه علوم انسانی، پدیده ها و مفاهیم این حوزه را نیز بشدت متاثر کرد. از جمله اینکه تکامل-دانان سعی کردند تبیینی زیستی از علت وقوع رفتارهای اخلاقی در انسان و پذیرش نظام های اخلاقی خاص در جوامع انسانی ارائه دهند. اغلب تکامل دانان در این مورد متفق اند که
اخلاق منشاء زیستی دارد و در اثر فرایند
انتخاب طبیعی پدید آمده است. در این نوشتار ابتدا تبیینی زیستی از پیدایش رفتار اخلاقی بیان شده به دو تمایز برجسته آن با
جهان بینی دینی اشاره خواهد شد. در ادامه بحث خواهیم کرد که به چند نحو می توان تعارض موجود بین دو رویکرد به
اخلاق را به حداقل رساند:الف: ارائه نظریه ای تلفیقی که واقع گرایی اخلاقی در حیطه
اخلاق هنجاری را با تبیینهای تکاملی
اخلاق قابل جمع می داند در صورتیکه نقش گزاره های دینی در بازنمایی حقیقت یک حکم اخلاقی برجسته شود.ب: بیان توصیفی موسع از سرشت انسان بعنوان فاعل اخلاقی که قابلیت جمع بین تبیین زیستی از یکسو و
جهان بینی دینی از سوی دیگر را داشته باشد.