هنرمند همیشه در پی بیان چیزی است. گاهی در پی بیان احساسات و عواطف خود، گاهی به مسائل اجتماعی، گاهی اعتراض و گاهی هم به بازنمایی میپردازد. در برخی دوره های تاریخ هنر مشاهده میشود که هنرمندان در خدمت اشرافزادگان، فئودالها و ایدئولوژی آنها بوده اند. اما تاریخ هنر نشان داده است که هنرمندان همواره خود را در بیان
مسائل اجتماعی موظف دانستهاند. هنرمند هم جزیی از اجتماع است و نمیتواند نسبت به آنچه پیرامونش میگذرد بیتفاوت باشد و ایده خود را از طرق متعددی نظیر جمله، نماد و نشانه ها نمایش می دهد. کما اینکه دیده شده که برخی هنرمندان به خاطر اعتراض های خود نسبت به این مسائل از کار منع شده و در حبس گرفتار شده اند. در این جستار به بررسی مفهوم در آثار عیسا
چولاندیم که از هنرمندان پرتلاش و مستعد معاصر است پرداخته میشود که آفریده های او تا چه اندازه بستر نماد شناسانه دارند و آثارش تا چه حد توانسته ریشه های همسانی با تاریخ هنر داشته باشد. این تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.