حدود و ثغور
آزادی و
مسوولیت در مناصب مرتبط با دولت و حکمرانی در حکومت علوی دارای تعریت مشخص و مولفه های قابل سنجش و ارزیابی است. این دو مفهوم در تقارن باهم و ما به ازاء هم بتود و ارتباط وثیق مستقیم و متقابل دارند. حکومت علوی که یکی از دورانهای طلایی و قابلیت الگوبرداری در تاریخ حکمرانی در جوامع انسانی است؛ به صورتی مستند بویژه در نهج البلاغه منعکس شده است. این کتاب شریف مجموعه ای متضمن اندیشه و گفتار و انعکاس رفتار انسانی کامل و وارسته که در تمام عرصه های زندگی پربرکت خویش چون خورشیددرخشیده و شعاع آن بر همه پرتو افکند است. نهج البلاغه، منشور انسان سازی، جهان بینی عرفانی و سلوک اجتماعی و سیاسی و منشور دولت و حکمرانی است، در یک کلام، منشور گونه زیستن سعادتمندانه هدفدار و شرافتمندانه است. از وطبه ها، نامه ها و حکمتهای نهج البلاغه میتوان اصول اساسی ای را استخراج و استنبا ط کرد و چراغ را زندگی فردی و اجتماعی قرارداد. در این نوشتار با استفاد از روش مطالعات اسنادی و کتابخانهای و تفسیر مزجی به سراغ نهج البلاغه رفته و دو مقوله
آزادی و مسئولیت و رابطه این دو با یکدیگر و با انستان را از دیدگاه علوی و با ملاحظه دوران
حکمرانی علوی مورد مطالعه قرار داد و این نتایج حاصل آمد که از منظر علوی، انسان اصاله آزاد آفرید شد و این
آزادی در قبال
مسوولیت است. در حکومت علوی کسانی صلاحیت تصدی
مسوولیت های حکمرانی را دارند که دارای صلاحیتهای ایمانی، عقیدتی، استعدادهای شخصی و مدیریتی بود و مسوولیتها به مثابه امانت- نه فرصت بهر وری شخصی- به افراد سپرد میشود.