یکی از راهبردهای پر فایده در تجزیه و تحلیل معارف قرآنی، انجام پژوهش های میان رشته ای در حوزه های مرتبط با موضوع مورد تحقیق است.
استکبار شخصیتی از موضوعات پر دامنه قرآن است که می توان از منظر روان شناسی بدان نگریست و مطالب جدیدی از این رهگذر دریافت نمود. علم روان شناسی در درون خود دارای رهیافت های متعددی است که رهیافت روان شناسی شناختی، یکی از مهمترین آنها محسوب می شود. در رهیافت شناختی به روان شناسی، حوزه هایی چون ادراک، یادگیری، استدلال و تصمیم گیری انسان ها بررسی می شوند. در این تحقیق کتابخانه ای که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، آیاتی از قرآن کریم که به موضوع
استکبار مرتبط است بررسی، و ریشه های روان شناختی شکل گیری خوی استکباری در انسان ها با استفاده از رهیافت روان شناسی شناختی استخراج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از نظر قرآن کریم، اتخاذ پیش فرض های ذهنی غلط، اصرار بر حقانیت آنها، سلب امکان به چالش کشیده شدن پیش فرض ها با اطلاعات جدید، عدم توجه جدی و عمیق به گزاره های جدید و بستن راه ادراک، از طریق ایجاد محدودیت برای مواجهه با گزاره ها و اطلاعات جدید ، در حوزه ادراک، شرط یشدگی نسبت به جریان همیشگی منافع دنیوی به نفع طبقه اجتماعی مستکبرین و عدم یادگیری از شرطی شدگی های مثبت در حوزه یادگیری، استفاده از اصول غیرمنطقی در استدلال و اختلال در فرایند استدلال عققلانی با فرایندهای کاوشی مشابهت و برتری در حوزه استدلال، و تصمیم گیری های مشارکتی و احساسی در جهت خودفریبی در حوزه تصمیم گیری، مهمترین ریشه های روان شناختی شکل گیری صفت
استکبار در انسان های مستکبر می باشد.