هدف اصلی این پژوهش واکاوی
ارتباط اخلاق مدار و ارائه مدلی ارتباطی برای حاکمیت
مدیریت جهادی در میان
کارکنان نیروهای مسلح است. این پژوهش، ازنظر هدف، از نوع پژوهش های توسعه ای و به لحاظ روش، مبتنی بر نظریه زمینه ای است. بر اساس این روش، تلاش محقق بر آن بوده است تا به عوامل تشکیل دهنده مدل حاکمیت
مدیریت جهادی با زیرساخت اخلاقی در نیروهای مسلح پی برده شود. ابزار اصلی گردآوری داده ها، مشاهده، مصاحبه در پنج مرکز نظامی و استفاده از منابع مورد نظر (علمی و سازمانی)، مطالعه کتابخانه ای و مطالعه اسنادی مرتبط بوده است. بر اساس روش شناسی زمینه ای و با بررسی داده های به دست آمده مدل اخلاقی ارتقای تعامل میان اقشار مختلف
کارکنان نیروهای مسلح سازمان دهی و با ارتقای مفاهیم حاصل از مرحله اول کدگذاری باز به سطوح انتزاعی بالاتر، برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی یا فرآیندی و پیامدی طبقه بندی و در پایان، مقوله گفتمان مشارکت، استاتیک یا دینامیک به عنوان اصلی ترین و نهایی ترین مقوله هسته ای انتخاب و بسط داده شدند. این پژوهش نشان می دهد بیشترین شکاف موجود بین وضعیت موجود و مطلوب در این حوزه ناشی از عدم توجه کافی به عناصر و اصول مهم و کاربردی
اخلاق حرفه ای و وجود حلقه های گسسته، ناسازگار، نامتوازن و ناهمراستا در فرآیندهای ارتباطی و تعاملی کارکنان بوده و رعایت و بکار بستن اصول اخلاقی و ممزوج شدن اخلاق نظری و عملی توسط گروه های شاغل به فعالیت در نیروهای مسلح می تواند نقش مهمی در رفع موانع ناشی از عدم درک متقابل، ایجاد همدلی یکپارچگی، وحدت و
ارتباط اثربخش، تسریع امور و روندهای جاری و در نهایت ارتقای کیفی و جهشی سازمان های نظامی در جهت نیل به اهداف را فراهم سازد.