محیط های
معماری گسترده ترین مقوله شهر پارسی هستند. چنین مجموعه هایی، آمیخته از رنگ و عطر هستند و می توانند پرجاذبه ترین عینیت برای شاعر باشند. بر این مبناست که
شعر پارسی از جهتی با وصف محیط
معماری آغاز می شود و اجزای محیط بر اندیشه و احساس شاعر اثر می گذارد و از آمیزش این طبیعت بیرونی با طبیعت درونی شاعر، سروده هایی پدید می آید که هم مجسم کننده زیبایی ها است و نماینده احساس زیبا شناختی سراینده. هدف اصلی این پژوهش ایجاد فضای
معماری در جهت فراهم آوردن بستر برای معرفی الگوهای
شعر و شاعر نیشابور است و همچنین بهره گیری از داستان هفت شهر عشق
عطار در طراحی
معماری می باشد که در جهت دستیابی به اهداف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و ابزار گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و تحقیق میدانی است. پس از بررسی آثار
عطار نیشابوری به عنوان سمبل عشق انتخاب شده و سپس آثار
عطار مطالعه و داستان هفت شهر عشق
عطار به عنوان ایده انتخاب شد و در انتها هفت پردیسان که هر یک بیانگر هفت مرحله عنوان شده در داستان هفت شهر عشق عطار، با ترکیبات سخت و نرم، پوشش و گونه گیاهی و توجه به حس فضایی هر پردیسان مشخص شده است.