فضای مجازی و تربیت نسل آینده

25 آذر 1404 - خواندن 5 دقیقه - 61 بازدید



تحولات دیجیتال، صرفا تغییر در ابزارهای ارتباطی نیست، بلکه نشانه دگرگونی عمیق در زیست جهان انسان معاصر است. فضای مجازی امروزه به محیطی تبدیل شده است که بخش مهمی از تجربه های شناختی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی نسل جدید در آن شکل می گیرد. از این رو، نسبت فضای مجازی با تربیت نسل آینده، یکی از بنیادی ترین مسائل تربیتی و فرهنگی عصر حاضر به شمار می آید و نمی توان آن را به رویکردهای فنی یا واکنشی تقلیل داد.


در تعریف علمی، فضای مجازی شبکه ای از تعاملات نمادین و اجتماعی مبتنی بر فناوری های دیجیتال است که مستقل از مکان فیزیکی عمل می کند و به تدریج به مرجع معنا، هویت و کنش اجتماعی بدل می شود. هنگامی که این فضا به زیست جهان نسل جدید تبدیل می شود، دیگر نمی توان آن را بی طرف یا خنثی دانست؛ زیرا هر زیست جهانی، به طور ضمنی تربیت ساز است.


تربیت در علوم تربیتی به عنوان فرایندی تدریجی، هدفمند و تجربه محور تعریف می شود که به رشد همه جانبه انسان در ابعاد شناختی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی می انجامد. تربیت بیش از آنکه حاصل آموزش رسمی باشد، نتیجه زیست روزمره و مواجهه مداوم انسان با محیط است. بر این اساس، فضای مجازی یکی از مهم ترین میدان های تربیت غیررسمی در جهان معاصر به شمار می آید.


تحلیل تربیتی فضای مجازی نشان می دهد که این فضا بر همه ابعاد تربیت اثرگذار است. در بعد شناختی، سرعت بالای انتقال اطلاعات می تواند به سطحی شدن فهم و کاهش تمرکز منجر شود. در بعد عاطفی، تحریک مداوم هیجانات، آستانه صبر و تامل را کاهش می دهد. در بعد اخلاقی، تکرار برخی الگوهای رفتاری موجب عادی سازی ارزش ها و کاهش حساسیت اخلاقی می شود. در بعد اجتماعی نیز، هویت ها و تعلقات اجتماعی بازتعریف می شوند. از این رو، بی توجهی تربیتی به فضای مجازی، در واقع واگذاری بخش مهمی از فرایند تربیت به سازوکارهای بیرونی است.


در این میان، نقش زنان در تربیت دیجیتال از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در جامعه شناسی خانواده، زنان تنظیم کنندگان اصلی فضای عاطفی و معنایی خانواده اند و الگوی مواجهه با جهان را برای نسل جدید فراهم می کنند. در عصر دیجیتال، این نقش به حوزه فضای مجازی نیز گسترش یافته است. زن، به ویژه مادر، نه صرفا کنترل کننده مصرف رسانه ای، بلکه معنا بخش تجربه های دیجیتال و ایجادکننده فاصله انتقادی میان کودک و محتواست. این نقش، ماهیتی تربیتی و تحلیلی دارد و بدون حمایت نهادی و آموزشی، قابل تحقق نخواهد بود.


برای فهم عمیق تر مسئله تربیت دیجیتال، ورود به سطح فلسفی ضروری است. هر نظریه تربیتی مبتنی بر نوعی انسان شناسی است و بدون پاسخ به پرسش «انسان چیست و چگونه رشد می کند؟»، تربیت به مهندسی رفتار تقلیل می یابد. حکمت اسلامی، به ویژه در سنت فلسفی صدرایی، انسان را موجودی مختار، مسئول و در حال شدن می داند. بر اساس نظریه حرکت جوهری نفس، انسان با ادراکات و افعال خود، صورت وجودی خویش را می سازد. این نگاه، اهمیت محیط های ادراکی، از جمله فضای مجازی، را دوچندان می کند.


یکی از مفاهیم کلیدی حکمت اسلامی برای تحلیل تربیت دیجیتال، مفهوم قوه خیال است. خیال واسطه میان حس و عقل است و نقش مهمی در شکل گیری ادراک، اخلاق و معنویت دارد. فضای مجازی، با غلبه تصویر و روایت های کوتاه، مستقیما خیال را درگیر می کند. اگر خیال تربیت نشود، عقل تضعیف می شود و تفکر عمیق جای خود را به سطحی نگری می دهد. از این منظر، تربیت دیجیتال پیش از هر چیز، تربیت قوه خیال و هدایت آن به سوی معنا و اخلاق است.


در نهایت، مسئله فضای مجازی و تربیت نسل آینده، مسئله ای فردی یا مقطعی نیست، بلکه مسئله ای اجتماعی، فرهنگی و تمدنی است. مواجهه عقلانی با این مسئله، نیازمند گفت وگوی علمی، تربیتی و ملی است که در آن دانشگاه، نخبگان فرهنگی، زنان و سیاست گذاران نقش فعال ایفا کنند. یا این گفت وگو شکل می گیرد و فضای مجازی به فرصت تربیتی تبدیل می شود، یا تربیت نسل آینده به سازوکارهایی واگذار خواهد شد که تعهدی به رشد انسانی و اخلاقی ندارند.


دکتر زهرا عباسی

نشست علمی «فضای مجازی و تربیت نسل آینده»