خود آگاهی، نگاهی به آنچه که باید...

"خودآگاهی، نگاهی به آنچه که باید..."

خود آگاهی یعنی نگاه تاملی هر فرد و حتی هر جامعه یا فرهنگ به خود، به منظور رسید به یک شناخت مطلوب از وضعیت فعلی تا وضعیت آرمانی. به عبارتی اگر یک انسان در یک جامعه را در نظر بگیریم، خود آگاهی درکی از فاصله میان آنچه که فرد هست و آن را از خود می داند و آنچه که می خواهد به آن برسد و می خواهد بداند، می توانیم تشبیه کنیم.
خود آگاهی، از جامعه ای که در آن زیست می کنیم، از مدرسه ای که در آن تربیت و تعلیم داده می شویم و در کلام آخر از خانواده ای که درآن رشد می کنیم، به ما می رسد. هر فرد به کمک عناصر فوق از همان سنین کودکی تا بزرگسالی به دنبال #خودآگاهی خود می رود. پرسشی که از همان کودکی در ذهن ها شکل می گیرد و تکاپو و تلاش برای رسیدن به پاسخ آن تا سنین بزرگسالی ادامه دارد، پرسش[من کیستم؟] می باشد.
پرسش بالا، پیوندی با فلسفه وجودی در بعد فرهنگی اجتماعی و فردی دارد، پرسشی که دانستن و درکی صحیح از آن، به انسان در رسیدن به اهداف والای معنوی، مادی و #انتخاب ها در نزد خود، خانواده و جامعه، یاری می رساند و این زمینه ساز پیشرفتی پایدار در روح فرهنگی و اجتماعی آن فرد است، تا به واسطه درک درستی که از خود می رسد، به بهترین شکل زیست کند و قوی ترین تصمیم ها را در مسیر زندگی خود اتخاذ کند.



حمیدرضاکریمی ملکوتی
دانشگاه فرهنگیان گیلان
کار شده در نشریه مداد سفید، پاییز1404