آینده تصمیم گیری در ۲۰۳۵ (The Future of Decision-Making in ۲۰۳۵)

30 آذر 1404 - خواندن 6 دقیقه - 34 بازدید

باسمه تعالی



یکی از پیامدهای اصلی تحولات شتابان عصر حاضر، افزایش چشمگیر نیاز به آینده پژوهی است. افراد و سازمان ها بیش از هر زمان دیگری با احساس ناامنی و عدم قطعیت مواجه اند و در جست وجوی ابزاری برای جهت یابی در آینده ای هستند که پیش بینی پذیری آن به شدت کاهش یافته است. در چنین شرایطی، تا سال 2035، آینده پژوهی دیگر یک ابزار لوکس یا حاشیه ای نخواهد بود؛ بلکه به یک ضرورت حیاتی برای هدایت سازمان ها و کسب وکارها در جهانی ناپایدار و پرتلاطم تبدیل می شود.


چرا آینده پژوهی دیگر یک انتخاب نیست؟

افزایش ناپایداری در مقیاس جهانی از اختلال های زنجیره تامین گرفته تا تحولات فناوری، اجتماعی و ژئوپلیتیکی، سبب می شود سازمان ها آینده پژوهی را نه یک انتخاب، بلکه یک ظرفیت کلیدی برای تصمیم گیری بدانند. در این فضا، آینده پژوهی باید نقش ابزار اصلی شناسایی فرصت ها، تحلیل سناریوها، کاهش عدم قطعیت و هدایت سازمان ها در محیط های پرریسک را ایفا کند. این تقاضای فزاینده، بازتاب نیاز سازمان ها به پیش دستی در برابر ریسک های نوظهور و حرکت به سمت برنامه ریزی انعطاف پذیر و تطبیقی است.


آینده پژوهی چه نقشی در سازمان بازی می کند؟

در چنین بستری، آینده پژوهی به تدریج به نقش های تازه ای دست می یابد و می تواند به فضای سفید[1]برای نوآوری و اندیشیدن فراتر از مسیرهای تثبیت شده تبدیل شود؛ ابزاری برای خلق آینده مطلوب، پیش از آن که دیگران آن را برای ما بسازند؛ و ستاره قطبی[2]سازمان که همه کارکنان را در یک مسیر زمانی مشترک هم سو می کند.


پایان تصمیم گیری صرفا گذشته نگر

هم زمان، مدیران ارشد و رهبران سازمانی بیش از گذشته به این واقعیت اذعان می کنند که روش های صرفا گذشته نگر و مبتنی بر داده های تاریخی، دیگر پاسخ گوی چالش های آینده نیستند. از این رو، توانمندسازی تیم ها، تقویت نگاه آینده محور و ارتقای ظرفیت سناریوسازی، به بخش جدایی ناپذیر راهبرد سازمان ها تبدیل می شود. در این رویکرد جدید، آینده پژوهی صرفا یک فعالیت مشاوره ای مقطعی نیست، بلکه به قابلیتی درون سازمانی، مستمر و یادگیرنده بدل می شود.


تصمیم گیری در دهه آینده؛ پیچیده، غیرخطی و چندمسیره

تصمیم گیری سازمانی در دهه پیش رو، تحت تاثیر افزایش پیچیدگی، شتاب تغییرات و عدم قطعیت عمیق[3]، دستخوش تحول ساختاری خواهد شد. الگوریتم ها و تحلیل های مبتنی بر گذشته دیگر به تنهایی کفایت نمی کنند و مدیران ناگزیرند افق های بلندمدت، سناریوهای چندمسیره[4]و تفکر آینده نگر را در فرایند تصمیم گیری خود ادغام کنند. تحقق این تحول مستلزم ارتقای سواد آینده پژوهی است؛ به گونه ای که سازمان ها بتوانند آینده های غیرخطی را بازشناسی و حتی طراحی کنند و در برابر شوک ها تاب آور باقی بمانند.


وقتی قدرت تصمیم گیری توزیع می شود

در کنار این تحولات، ساختار تصمیم گیری نیز با ورود نسل جدید رهبران و افزایش فشار برای مدیریت ریسک های نوظهور تغییر می کند. هیئت مدیره ها باید میان چابکی، تفکر آینده محور و پاسخ گویی به ذی نفعان تعادلی جدید برقرار کنند؛ در حالی که تمرکز کوتاه مدت بر گزارش دهی مالی همچنان مانعی جدی برای نگاه بلندمدت محسوب می شود. الگوی نوین تصمیم گیری بیش از پیش بر تصمیم سازی مشارکتی[5] و هوش جمعی[6] استوار است؛ الگویی که در آن فناوری نقش تسهیل کننده دارد، قدرت به صورت توزیع شده اعمال می شود و کیفیت تصمیم به شفافیت و همکاری میان واحدها وابسته است.


هوش مصنوعی؛ همیار تصمیم، نه جایگزین انسان

در این چارچوب، هوش مصنوعی و همیارهای هوشمند به محرک های اصلی تحول تصمیم گیری بدل می شوند. این ابزارها امکان پردازش حجم عظیمی از داده ها، شناسایی الگوهای غیرخطی و تحلیل پیامدهای گزینه های مختلف را فراهم می کنند و با آشکارسازی نقاط کور تصمیم گیری[7]، قضاوت انسانی[8] را تقویت می سازند. هرچند بخشی از تصمیم های عملیاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد، اما تصمیم های راهبردی بلندمدت همچنان به انسان وابسته اند؛ زیرا مدل های زبانی بزرگ فاقد درک زمینه ای، حساسیت اخلاقی و توان تشخیص پیامدهای اجتماعی تصمیم ها هستند. از این رو، معماری نوین تصمیم گیری بر ترکیب مزیت تحلیلی ماشین و قضاوت انسانی استوار خواهد بود؛ ترکیبی که می تواند هم دقت تصمیم ها را افزایش دهد و هم مسئولیت پذیری و معنا را در فرایند تصمیم سازی حفظ کند.


آینده پژوهی؛ مزیت رقابتی سازمان های آینده

ارزش اصلی رویکردهای آینده محور در سال 2035، در توانایی آن ها برای تبدیل ابهام خام به «عدم قطعیت آگاهانه» نهفته است. در محیطی آکنده از پیچیدگی سیستمی و تغییرات غیرخطی، این رویکردها با ارائه چارچوب های تفسیری، امکان شکل گیری بینش های بلندمدت قابل اعتماد را فراهم می کنند و به تصمیم گیران کمک می کنند تصویر منسجم تری از نیروهای زیرسطحی و روندهای اثرگذار به دست آورند.

هسته این ارزش در توسعه قابلیت آینده پژوهی قرار دارد؛ توانایی ای که به سازمان ها اجازه می دهد تغییرات بیرونی را زودتر شناسایی کنند و در برابر ناپایداری محیطی، هم زمان از انعطاف پذیری و جهت گیری پایدار برخوردار باشند. این رویکرد بر نوعی انضباط پیش بینی تکیه دارد که هدف آن نه ارائه پیش بینی های قطعی، بلکه بازسازی شیوه اندیشیدن به آینده و گشودن امکان های تازه از دل اکنون است.


جمع بندی

در نهایت، آینده پژوهی زمانی بیشترین اثرگذاری را خواهند داشت که بتوانند مجموعه ای از ابزارهای تحلیلی، خلاقانه و جهت ساز در اختیار سازمان ها قرار دهند؛ ابزارهایی که آن ها را در مواجهه با تغییرات شتابان و حجم عظیم دانش در دسترس، متمایز، تاب آور و رقابتی نگه می دارند.



🔰 کانال حکومت الکترونیک (در پیام رسان بله):

https://ble.ir/electronicgovernment (آدرس در صفحه مرورگر کپی شده یا در پیام رسان بله جستجو شود)


🔰 کانال موسسه مشاوره مدیریت نگاه (در پیام رسان تلگرام):

https://t.me/Institute_Consulting_Negah



[1] White Space

[2] North Star

[3] Deep Uncertainty

[4] Multi-path Scenarios

[5] Participatory Decision-making

[6] Collective Intelligence

[7] Decision Blind Spots

[8] Human Judgment



منبع

· Julia Lampert and Patrick Duffner (2023). Strategic Foresight 2035. 2b AHEAD ThinkTank.