غایب مفقودالاثر

25 تیر 1403 - خواندن 12 دقیقه - 236 بازدید



غایب مفقودالاثر

بر اساس ماده 1011 قانون مدنی، غایب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدت نسبتا زیادی گذشته باشد و از او به هیچ وجه خبری به دست نیاید.غایب مفقودالاثر دارای وضع حقوقی خاصی بوده و حقوق و تکالیفی نیز برای او در قانون مقرر شده است.


غیبت

نخستین عنصر تعریف حقوقی غایب، غیبت است. یعنی غیبت از اقامتگاه (محل سکونت یا محل کار) که همان مرکز مهم امور شخص می باشد.

غیبت در مقابل حضور به کار می رود. چون هیچ گونه اطلاعاتی از شخص غایب در اختیار نیست، بحث از قرب و بعد مکانی موضوعا منتفی است، زیرا در صورت معلوم بودن مکان فرد، عنوان غایب بر وی صدق نمی کند و چنین شخصی از شمول مقررات غایب مفقود الاثر خارج است. به طور خلاصه غیبت از اقامتگاه قانونی از مهمترین عناصر تعریف مورد نظر می باشد.


انقضای مدت نسبتا طولانی

اگر شخصی برای مدت کمی از اقامتگاه خود دور شود هر چند هیچ خبری از وی در دسترس نباشد غایب مفقود الاثر نیست.همسر وی نمی تواند تقاضای طلاق کند و در خصوص اموال او هم نمی توان مقررات مربوط به غایب را به مورد اجرا گذاشت.حتی اگر غیبت شخص طولانی باشد اما از نظر عرف بلد، مراجعت غایب قطعی و مسلم باشد، چنین شخصی غایب مفقود الاثر نیست.

البته هیچ معیاری برای کوتاه یا طولانی بودن زمان غیبت ارائه نشده است . به نظر می رسد که تشخیص موضوع باید به عرف واگذار شود.

با توجه به اینکه تشخیص و نظر عرف نسبت به این امر در شرایط مختلف و به اعتبار ازمنه و امکنه متغیر و متفاوت است دادگاه ها در خصوص مورد با توجه به عرف اظهار نظر خواهند کرد. بنابراین تعیین زمان مشخصی از پیش لازم و مناسب نیست.


امور مالی غایب مفقودالاثر

زمانی که شخص غایب می گردد می توان عنوان غایب مفقودالاثر را بر وی نهاد. باید توسط اشخاص و راه هایی که قانونگذار تعیین نموده است تکلیف امور مالی شخصی غایب انجام گیرد تا به واسطه عدم اقدام در این خصوص، اموال شخص غایب نا بود گردد و خسارتی به وی وارد نشود، به این منظور در قانون چهار مرحله پیش بینی شده است که در این قسمت به بیان هر یک از این مراحل به صورت جداگانه می پردازیم.

در صورتی که غایب مفقودالاثر قبل از غیبت خود برای اداره اموال خود تعیین تکلیف کرده باشد یا اینکه کسی باشد که قانون یا بر حسب قرارداد بتواند اموال او را اداره کند مانند ولی و وکیل، در این صورت تا زمان صدور حکم موت فرضی او به همان ترتیب مقرر عمل خواهد شد و در غیر این صورت باید برای اداره اموال غایب مراحل زیر طی گردد.


مرحله اول: اداره اموال غایب مفقودالاثر تا تعیین امین

در صورتی که هیچ کس برای اداره اموال غایب نباشد، یعنی نه شخص غایب برای اموال خود تعیین تکلیف کرده باشد و نه اینکه شخصی باشد که بر اساس قانون و قرارداد وظیفه اداره اموال او را داشته باشد مانند ولی یا وکیل، در این صورت به موجب ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی باید برای اداره اموال شخص غایب، امینی تعیین گردد. در این قسمت باید توجه نمایید که اموال شخص غایب از زمان غیبت تا زمان تعیین امین نیز نیازمند اداره می باشد در این فاصله به موجب قانون امور حسبی حفظ و نظارت اموال بر عهده دادستان می باشد که امروزه رئیس دادگستری شهرستان جایگزین او گردیده است. بنابراین از زمان غیبت تا زمانی که برای اداره اموال غایب تعیین امین شود رئیس دادگستری شهرستان یا نماینده او اقدامات لازم را برای حفظ و اداره اموال غایب به عمل می آورند مثلا اینکه اموال او را مهر و موم می کنند یا اینکه اموال ضایع شدن ای را به فروش می رساند و طلب غایب را وصول میکنند و غیر اینها. همچنین ممکن است شخص غائب اعمالی را در خارج از ایران داشته باشد که در این صورت وظیفه نگهداری و حفاظت از آن تا تعیین امین بر عهده ماموران کنسولی می باشد که وظایف و اختیارات آنان مشابه موارد مقرر شده برای دادستان است. بنابراین در صورتی که شخص برای اداره اموال خود دارای وکیل باشد دیگر برای اداره اموال او پس از غیبت نیازمند تعیین امین نیستیم.


مرحله دوم: تعیین و نصب امین برای اداره اموال غایب مفقودالاثر

مرحله دوم از مراحل اداره اموال شخص غایب مفقودالاثر منصوب کردن شخص امین توسط دادگاه است بر اساس ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی: “اگر غایب مفقودالاثر برای اداره اموال خود تکلیفی معین نکرده باشد و کسی هم نباشد که قانونا حق تصدی امور را داشته باشد محکمه برای اداره اموال او یک نفر امین معین میکند. تقاضای تعیین امین فقط از طرف مدعی العموم و اشخاص ذینفع در این امر قبول میشود”. بنابراین ماده شخصی که برای اداره اموال خود قانون و یا به موجب قرارداد شخصی وجود ندارد باید توسط دادگاه شخص امینی تعیین گردد برای تعیین امین باید تقاضای آن به دادگاه تقدیم شود که این تقاضا صرفا از دادستان که رئیس دادگستری شهرستان جایگزین او می باشد و یا اشخاص ذینفع مثل وراث و بستانکاران، افراد واجب النفقه، موصی له و … پذیرفته میشود. همانطور که مشاهده می شود در متن ماده تمامی افرادی را که به نحوی دارای نفعی می باشند می توانند تقاضای تامین امین را به دادگاه تقدیم نمایند بنابراین در این مورد حصری وجود ندارد و تقاضای تامین امین از همه آنها پذیرفته می شود.

بر اساس مواد ۱۲۶ و ۱۲۷ تقاضای نصب امین با دادگاهی است که محل آخرین اقامتگاه غایب باشد در صورتی که اقامتگاه غایب در خارج از ایران باشد دادگاه صالح آخرین محل سکونت غایب در آن حوزه می باشد.

در صورت مجهول بودن محل سکنای غایب، دادگاه صالح محل اقامت یا سکونت ورثه است و اگر اقامتگاه هرکدام از آنها در یک شهر باشد و با تعدد درخواست برای نصب امین مواجه باشیم دادگاهی صالح است که به لحاظ زمانی پیش از محاکم دیگر دادخواست را ثبت کرده است( ماده۶ قانون امور حسبی) در صورت معلوم نبودن ورثه غایب در ایران نیز دادگاه صالح محل وقوع مال غایب است( ماده ۱۲۹ قانون امور حسبی).


میزان سهم الارث غایب مفقودالاثر

در صورتی که در میان ورثه شخص متوفی، یک نفر غایب مفقود الاثر باشد در این صورت غیبت او نه باعث محروم شدن از ارث می شود و نه مانع از تقسیم ارث می شود. زیرا عدم تقسیم ارث میان سایر وراث به زیان سایر وراث می باشد.

حسب ماده 879 قانون مدنی اگر غایب مفقودالاثری در بین ورثه وجود داشته باشد به سهم آن هیچ تعدی نشده و سهم ارث غایب مفقودالاثر کنار گذاشته می شود تا زمانی که شرایط و وضع حال آن معلوم گردد. اگر معلوم شود که غایب مفقودالاثر قبل از مورث مرده است، سهم او به سایر وراث می رسد، زیرا یکی از شرایط ارث بردن این است که وراث در زمان فوت مورثشان زنده باشند.

باید به این نکته توجه کرد که تا وقتی که حکم موت فرضی برای فردی صادر نشده باشد در قانون اصل بر حیات او استصحاب می شود یعنی اینکه فرض بر زنده بودن فرد گذاشته می شود و ارث شامل حالش می شود.

مطابق ماده 1012 قانون مدنی زمانی شرایطی پیش می آید که غایب مفقودالاثر هیچ شخصی را برای متصدی و اداره اموال و کارهای خود تعیین نکرده باشد باشد در این شرایط دادگاه برای جلوگیری از حیف و میل اموال غایب برای او امین تعیین می کند و سهم او را همانند بقیه اموال به امین آن شخص می سپارد.

تقاضای تعیین امین هم با درخواست ذی نفع مانند وراث یا بستنکاران و مدعی العموم یا دادستان امکانپذیر است.

حسب ماده 1025 قانون مدنی قبل از صدور حکم موت فرضی، وراث غایب مفقودالاثر می توانند از دادگاه تقاضای تصرف در دارایی او را بکنند. منتها این تقاضا مشروط بر این است که شخص غایب هیچ کسی را برای اداره اموالش تعیین نکرده و اینکه دو سال کامل از آخرین وضعیت و غیبت او گذشته باشد بدون آنکه زنده بودن و یا مرده بودن وی به اثبات رسیده باشد.


حقوق و اختیارات ورثه پس از صدور حکم موت فرضی

بعد از صدور حکم موت فرضی غایب مفقودالاثر، اموال غایب به تصرف قطعی ورثه داده خواهد شد و از این پس ورثه مالک اموال مزبور شناخته خواهند شد و میتوانند هر نوع تصرفی در آن داشته باشند. پس از قطعیت حکم موت فرضی، تضمیناتی که از امین یا ورثه گرفته شده است، مرتفع خواهد شد. (ماده 160 قانون امور حسبی)


بازگشت غایب

چنانچه پس از صدور حکم موت فرضی و دادن اموال غایب به تصرف قطعی ورثه، غایب پیدا شود، مطابق ماده 1027 قانون مدنی، ورثه باید آنچه از اعیان یا منافع یا عوض اموال غایب در هنگام پیدا شدن او باقی است، مسترد دارند اما مسئول اموالی که از بین رفته و عوض آنها نیز موجود نبوده، نیستند.

البته منظور از عوض، اعم از عوض مستقیم و غیر مستقیم است. بنابراین اگر اموال غایب را فروخته و با پول آن مال دیگری خریده باشند، آن مال عوض به حساب می آید و قابل استرداد خواهد بود اما اگر اموالی را فروخته و پول آن را خرج کرده اند، در قبال مالک مسئول نیستند؛ زیرا به موجب قانون و با صدور حکم موت فرضی مالک آن مال شده بودند.


لغو حکم موت فرضی

با بازگشت غایب دیگر علتی برای بقای حکم موت فرضی وجود ندارد و هر ذینفع و از جمله خود شخص که دیگر غایب نیست، حق درخواست الغای حکم موت فرضی را از دادگاهی که حکم مزبور را صادر کرده است، دارد.


وکیل غایب مفقودالاثر

به طور کلی تا وقتی که تکلیف زنده یا مرده بودن غایب مشخص نشده،وارثان حق ندارند در اموالش تصرفی کنند.حال این مردن ممکن است به طور واقعی باشد و یا این که دادگاه برای شخص غایب، حکم مرگش را به طور فرضی صادر کند.

به گفته وکیل غایب مفقودالاثر استثنائا بر اساس قانون در شرایطی وراث می توانند اموال غایب مفقودالاثر را تصرف کنند.البته با توجه به این که در چنین شرایطی هنوز وضعیت مرگ یا زندگی غایب مشخص نشده پس تصرف ورثه از نوع موقت است.


شرایط تصرف موقت ورثه در اموال غایب مفقودالاثر

بنابر آنچه وکیل غایب مفقودالاثر بیان داشت : اگر اولا از آخرین باری که خبری از غایب رسیده،2 سال بگذرد و هیچ خبری از زنده یا مرده بودنش نباشد، با توجه به این که در چنین شرایطی احتمال کمی وجود دارد که غایب اصلا زنده باشد پس برای حفظ منفعت وراث،آنها حق دارند که از دادگاه بخواهند تا به طور موقت اموال غایب را در اختیارشان بگذارد.

و شرط دیگر این است که شخص غایب،اموالش رابی سر و صاحب رها کرده و نگهداری از آنها را به کسی نسپرده باشد.

با جمع این دو شرط ورثه می توانند با مراجعه به دادگاه تقاضای تصرف اموال غایب را کنند.دادگاه نیز یک آگهی منتشر می کند: ای کسانی که از فلان شخص غایب اطلاعی دارید بیاید و دادگاه را در جریان بگذارید چرا که وارثانش خواستار تصرف موقت در اموالش شده اند. و البته تقاضای ورثه در متن آگهی منتشر می شود.

با توجه به اهمیت موضوع،آگهی مذکور در سه نوبت که بین هرکدام یک ماه فاصله باشد در یکی از روزنامه های محلی و همین طور روزنامه ای کثیرالانتشار از تهران،چاپ می شود. و با گذشت یک سال از تاریخ چاپ آخرین آگهی، اموال غایب در اختیار وارثانش گذاشته می شود.

البته این طور نیست که دادگاه به صرف درخواست بیاید اموال بی زبان غایب را مفت و مسلم به ورثه اش بدهد بلکه تضمیناتی می

گیرد تا اگر روزی غایب برگردد و یا حتی شخص دیگری جز وراث پیدا شد که حقی در این اموال داشته باشد،حقش ضایع نشود.توجه داشته باشید این تضمینات تا وقتی که حکم موت فرضی صادر شود باقی می ماند.