حکمرانی در بستر بوروکراسی

27 مرداد 1403 - خواندن 4 دقیقه - 95 بازدید

حکمرانی در بستر بوروکراسی پدیده پیچیده ای است که در حوزه مدیریت دولتی به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته است. مفهوم حکمرانی به تعامل بین بخش های عمومی، خصوصی و مدنی به منظور دستیابی به اهداف مشترک و رفع نیازهای اجتماعی اشاره دارد. با این حال، در بسیاری از موارد، بوروکراسی می تواند با ایجاد ترمز هایی برای مشارکت و تصمیم گیری، مانع این روند شود. این به این دلیل است که بوروکراسی اغلب بر تخصص و شایسته سالاری تاکید می کند، که می تواند منجر به تمرکز قدرت در میان نخبگان و فقدان نمایندگی برای گروه های به حاشیه رانده شود.

در تئوری، حکمرانی باید فرآیندی مشارکتی باشد که همه ذینفعان از جمله شهروندان، سازمان های جامعه مدنی و بخش خصوصی را درگیر کند. با این حال، در عمل، بوروکراسی اغلب باعث ایجاد حس فاصله و بیگانگی بین این بازیگران و فرآیند تصمیم گیری می شود. این موضوع می تواند منجر به عدم اعتماد و مشروعیت در بین شهروندان شود که می تواند اثربخشی حکومت را تضعیف کند. به عنوان مثال، وقتی شهروندان احساس می کنند که صدای آنها شنیده نمی شود یا نگرانی های آنها مورد توجه قرار نمی گیرد، ممکن است از روند حاکمیت ناامید شده و از مشارکت کنار بکشند.

بوروکراسی همچنین می تواند با ایجاد مشکل برای شهروندان در دسترسی به اطلاعات و مشارکت در فرآیند تصمیم گیری، موانعی برای مشارکت ایجاد کند. به عنوان مثال، رویه ها و مقررات پیچیده ممکن است درک چگونگی تصمیم گیری و مشارکت آنها را برای شهروندان دشوار کند. این می تواند به ویژه برای گروه های به حاشیه رانده شده که ممکن است منابع یا دانش لازم برای هدایت این سیستم های پیچیده را نداشته باشند مشکل ساز باشد. علاوه بر این، بوروکراسی همچنین می تواند احساس ناتوانی را در بین شهروندان ایجاد کند، زیرا ممکن است احساس کنند که صدای فردی آنها مهم نیست و نمی توانند تفاوتی ایجاد کنند.

به منظور ارتقای حکمرانی موثر در مواجهه با بوروکراسی، ایجاد فضا هایی برای همراهی و مشارکت شهروندان مهم است. این را می توان از طریق استفاده از فناوری، مانند پلتفرم های آنلاین و رسانه های اجتماعی، که می تواند ارتباطات و مشارکت را تسهیل کند، به دست آورد. علاوه بر این، سیاستگذاران همچنین می توانند مکانیسم هایی را برای بازخورد و مشاوره شهروندان ایجاد کنند، مانند انجمن های شهروندی و یا حتی بودجه ریزی مشارکتی. این ساز و کار ها می تواند این اطمینان را بدهد که شهروندان در فرآیند تصمیم گیری صدای خود را دارند و نگرانی های آنها در نظر گرفته می شود.

در نهایت، حکمرانی موثر در مواجهه با بوروکراسی، مستلزم ترکیبی از اصلاحات نهادی، تغییر سیاست ها و تغییرات فرهنگی است. این امر مستلزم این است که سیاستگذاران شفافیت، پاسخگویی و مشارکت را در اولویت قرار دهند تا اعتماد و مشروعیت در میان شهروندان ایجاد شود. همچنین از شهروندان خواسته شود که فعالانه در فرآیند حکمرانی شرکت کنند و عرصه های مشورتی بیشتری را مطالبه کنند. ما با تعدیل در ساختارها و رویه های سابق می توانیم یک سیستم حکمرانی منعطف تر و کارآمد تر ایجاد کنیم که برای پاسخگویی به نیاز های همه شهروندان مجهز باشد، اما همچنان رویکرد حکمرانی به شیوه حکومت، آن هم در بستر شبه بوروکراسی(بی شباهت به بوروکراسی ایده آل وبر) پدیده ای پیچیده و حتی در برخی موارد پارادوکسیکال باقی خواهد ماند.