اسلام واجرام
اسلام واجرام !!!
افنجعل المسلمین کالمجرمین * مالکم کیف تحکمون} القلم . مگر بامسلمانان ومجرمان یک جور رفتار میکنیم ؟چتونه ؟چه فکری کردین ؟
الجن – {وانا منا المسلمون ومنا القاسطون فمن اسلم فاولئک تحروا رشدا} الجن
ابراهیم – {ما کان ابراهیم یهودیا ولا نصرانیا ولکن کان حنیفا مسلما …} آل عمران
یعقوب – {ووصی بها ابراهیم بنیه ویعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا وانتم مسلمون} البقره
یوسف – {رب قد آتیتنی من الملک وعلمتنی من تاویل الاحادیث، فاطر السموات والارض انت ولیی فی الدنیا والآخره، توفنی مسلما والحقنی بالصالحین} یوسف
سحره فرعون – {وما تنقم منا الا ان آمنا بآیات ربنا لما جاءتنا، ربنا افرغ علینا صبرا وتوفنا مسلمین} الاعراف
فرعون – {وجاوزنا ببنی اسرائیل البحر فاتبعهم فرعون وجنوده بغیا وعدوا، حتی اذا ادرکه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنوا اسرائیل وانا من المسلمین} یونس
الحواریون – {فلما احس عیسی منهم الکفر قال من انصاری الی الله قال الحواریون نحن انصار الله آمنا بالله واشهد بانا مسلمون) آل عمران
نوح – {فان تولیتم فما سالتکم من اجر، ان اجری الا علی الله، وامرت ان اکون من المسلمین * فکذبوه فنجیناه ومن، معه فی الفلک …} یونس
لوط – {فاخرجنا من کان فیها من المومنین فما وجدنا فیها غیر بیت من المسلمین) الذاریات
اسلام به معنی پیروی ازشریعت محمدص یا تسلیم نیست بلکه به معنی قبول وحدانیت خدا بعنوان یک امر مسلم است .که نوح ابراهیم وعیسی موسی حواریون وحتی فرعون در هنگام غرق شدن مدعی مسلمانی شدند .کلمه مقابل اسلام کفرنیست واجرام است اجرام یاجرم به معنی جدا شدن از بدنه است مثل جرم آسمانی یا مجرم اجتماعی .وازاینرو جرم آسمانی وفرد متمرد رامجرم میگویند که ازبدنه اصلی جداشده ودرمداری غیرازمدار اصلی میچرخد .
مجرم:
ولا یسئل عن ذنوبهم المجرمون} القصص
{وامتازوا الیوم ایها المجرمون} یس
{ویوم تقول الساعه یبلس المجرمون} الروم
{یعرف المجرمون بسیماهم فیوخذ بالنواصی والاقدام * فبای آلاء ربکما تکذبان * هذه جهنم التی یکذب بها المجرمون} الرحمن
{قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المجرمین} النمل
{کذلک نفعل بالمجرمین * ویل یومئذ للمکذبین} المرسلات
لذا کفرمقابل اسلام نیست زیرا کفر حداقل به هفت معنا درقران آمده است وربطی به رابطه باخدا ندارد .اما اجرام وجرم دقیقا واژه مقابل اسلام است و به معنای قطع رابطه باخدا یاالحاد است.اصول دین پنچگانه فقه را فراموش کنید وبه آیات زیرتوجه کنید که ارکان دین بجز .توحید .معاد وکارنیک نیست .
﴿وادخل الذین آمنوا وعملواوالله یدعو الی الجنه والمغفره باذنه ویبین آیاته للناس لعلهم یتذکرون﴾ [البقره الصالحات جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها باذن ربهم تحیتهم فیها سلام﴾ [ابراهیم
ان الذین آمنوا وعملوا الصالحات یهدیهم ربهم بایمانهم تجری من تحتهم الانهار فی جنات النعیم * دعواهم فیها سبحانک اللهم وتحیتهم فیها سلام وآخر دعواهم ان الحمد لله رب العالمین﴾[یونس
والذین آمنوا وعملوا الصالحات سندخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا لهم فیها ازواج مطهره وندخلهم ظلا ظلیلا﴾ [النساء
افمن یعلم انما انزل الیک من ربک الحق کمن هو اعمی انما یتذکر اولو الالباب * الذین یوفون بعهد الله ولا ینقضون المیثاق * والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل ویخشون ربهم ویخافون سوء الحساب * والذین صبروا ابتغاء وجه ربهم واقاموا الصلاه وانفقوا مما رزقناهم سرا وعلانیه ویدروون بالحسنه السیئه اولئک لهم عقبی الدار * جنات عدن یدخلونها ومن صلح من آبائهم وازواجهم وذریاتهم والملائکه یدخلون علیهم من کل باب * سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار﴾ [الرعد
درایات بالا وده ها آیه دیگر کلید بهشت کارنیک است ودراین آیات فقط یک جا درکنار کارنیک بپا داشتن نماز که با نمازخواندن متفاوت است همراه پرداخت زکات که صدقه است آمده .ولی کار نیک کارنیک کارنیک بسیار تکرار شده است
.دین یکی است که با تراکم ارزشهای اخلاقی باتعدد شریعت واختلاف مناسک بامحمدبن عبدالله کامل شده .هدف خلقت آزادی وارزشهای مشترک امم (عبادات)همه با هدف اخلاقی و انسانی جهت فلاح و رستگاری بشر توصیه ومناسک تنها برای تسلی خاطر وسپاسگذاری ازخالق است .لذا دردنیا هیچ ملحد فطری وجود ندارد و همه فطرتا مسلمان هستند (فطرت الله التی فطر الناس علیها...) حتی الحاد یا اجرام دربلاد به اصطلاح اسلامی هم سیاسی است نه عقیدتی واکثرا نتیجه ناکارآمدی حکومت ها وظلم وفقر وبی عدالتی وتبعیض است .اگر بدنبال رستگاری دراخرت هستیم دردنیا دیگران راشاد خوشحال کنیم