مهرماه آغاز بهار علم آموزی گرامی باد *** نقش کلیدی معلم درچگونه شدن دانش آموزان (قسمت دوم : نقش معلمان صالح در شخصیت سازی دانش آموزان )

6 مهر 1403 - خواندن 5 دقیقه - 15 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم 

درمقابل معلمان فاسد و نا اهل ، معلمان صالح و شایسته اند که نقش فوق العاده سازنده و مثبت دارند ، حتی می توانند از افرادی که از نظر وراثت و خانوادگی زمینه منحرف شدن از مسیرحق وکمال را دارند ، انسانهای برجسته و تاریخ ساز، بسازند ، برای تایید این سخن به نمونه های زیر اشاره می شود :

محمدبن ابی بکر فرزند خیر خواه امام علی(علیه السلام)

محمد بن ابی بکر با وجود آن که از پدری مثل ابو بکربن ابی قحافه که از اولین ظلم کنندگان برخاندان پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله ) بود، به دنیا آمد ، اما چون تحت تعلیم و تربیت معلم ربانی مثل امیرمومنان علی(علیه السلام) قرارگرفت ، یکی از شخصیت های برجسته گردید تاجایی که شایستگی کارگزاری در حکومت امام علی(علیه السلام) را پیدا کرد . زمانی که توسط مامورین معاویه به شهادت رسید ، آن حضرت به شدت اندوهناک شد و او را چنین توصیف فرمود:«فعند الله نحتسبه ولدا ناصحا و عاملا کادحا و سیفا قاطعا و رکنا دافعا... ، درپیشگاه خداوند او را فرزند خیرخواه ، وکارگزار کوشا ، و شمشیربرنده و ستونی بازدارنده می شماریم » (نهج البلاغه ، نامه 35 ) ( ابن ابی الحدید بعد از نقل این نامه با شگفتی می گوید:« فصاحت را ببین که چگونه عنان خود را به دست این مرد(امام علی(ع)) داده؟ و مهارخود را به او سپرده است؟ نظم عجیب الفاظ را تماشاکن که یکی پس ازدیگری با زیبایی خاصی می آیند و می روند [مانند چشمه که خود بخود از زمین بجوشد]! ( شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، ج16 ؛ ص145 ).

زنده به گور شدن معلم معاویه بن یزید

بعد ازسه سال حکومت سراسر ظلم و جنایت یزیدبن معاویه ، فرزند بیست و دوساله او بنام معاویه بن یزید به خلافت و حکومت رسید او بیش از چهل روز زمامداری مسلمین را به عهده نداشت ، روزچهلم به منبر رفت جد وپدرش را به شدت نکوهش نموده و آنها را کسانی معرفی کرد که بدون هیچگونه لیاقتی خلافت را قبضه نمودند وکارهای انجام دادند که نباید انجام می داد...، سپس از منبرپایین آمده ضمن کناره گیری از خلافت و خانه نشینی ، درب خانه را به روی همه بست تا بعد از چهل روز از دنیا رفت . (فضائل الخمسه ، ج 4 ، ص 323 ).

بعد ازاین واقعه بنی امیه به معلم و مربی او عمر مقصوص که مردی شیعه بود گفتند:« انت علمته حب علی و اولاده» تو او را با حب علی(علیه السلام) و اولاد او تربیت کردی!، سپس او را زنده بگورش کردند (الجوامع و الفوارق بین السنه و الشیعه ، ص 164 ) ؛ زیرا آنها معتقد بودند که اگر تعلیم وتربیت این استاد نبود و او را بر اساس شیعه گری تربیت نمی کرد ، هیچ گاه فرزند خلیفه این چنین ناخلف (به زعم آنها) و دشمن بنی امیه بار نمی آمد .

عمربن عبد العزیز و سخن معلم شایسته ی او

نمونه ای دیگر از تاثیر و نقش شگفت آور معلم برجان وروح کودکان و نوجوانان ، قضیه عمربن عبد العزیز ومعلمش است . عمربن عبد العزیز یکی ازخلفای مقتدربنی امیه در کودکی نزد عبیدالله بن عتبه بن مسعود درس می خواند . روزی معلم او متوجه شد که عمر، امیرمومنان علی(علیه السلام ) را لعن می کند ؛ لذا با خشم و ناراحتی به او گفت: ازکجا دانسته ای که خداوند بعد از آنکه از اهل بدر راضی شده ، برآنان خشم نموده (و آنها مستحق لعن شده اند)؟ تمام افتخارات بدر مال علی(علیه السلام) است ، این سخن آموزگار آن چنان برعمربن عبدالعزیز اثرگذار شد که همان جا قسم یاد کرد که دیگرامیرمومنان علی(علیه السلام)را لعن نکند . بعدها سخنی که از پدرش شنید که گفت : اگر مردم از فضایل این مرد(علی علیه السلام) به اندازه ما آگاه بودند ، دیگر کسی از ما تبعیت نمی کرد و به اولاد او رو می آوردند ، او را به یاد حرف معلمش انداخت که در طفولیت به او گفته بود ؛ لذا با خدای خود عهد کرد که اگر به حکومت رسید ، لعن برحضرت علی (علیه السلام) را (که توسط معاویه به صورت رسم همیشگی درآمده بود) براندازد . هنگامی که به خلافت رسید لعن برآن حضرت را از خطبه ها برداشته و به جای آن آیه شریفه:« ان الله یامر بالعدل و الاحسان ...» را قرارداد ( ابن ابی الحدید ، 1428 ، ج 4 ، ص 59 ). این خدمت عمربن عبد العزیز به شیعیان بلکه به جهان اسلام مرهون معلم صالح و بالیاقت او بود که عمرتوانست بعد از حدود شصت سال ، میراث شوم معاویه را ازمیان بردارد .

این چند نمونه از واقعیت های تاریخی ؛ از یکسو تاثیرفوق العاده معلم برچگونه شدن متعلمان را نشان می دهد و از سوی دیگر نقش تعلیم و تربیت صحیح ، برزندگی افراد را به تصویر می کشد .