سیویلیکا را در شبکه های اجتماعی دنبال نمایید.

نگاهی بر تاریخ ( بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی از منظر حقوق بین الملل)

26 مهر 1403 - خواندن 10 دقیقه - 3091 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

بمباران اتمی شهر های هیروشیما و ناگاساکی به ترتیب ۶ و ۹ اوت ۱۹۴۵ به وقت ژاپن دو عملیات اتمی بودند که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن رئیس جمهور وقت ایالات متحده امریکا ، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفتند. در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز روی شهر های هیروشیما و ناگاساکی انداخته شد که باعث ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر گردید. نزدیک به ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که شامل ۲۰٬۰۰۰ نظامی ژاپنی و بقیه را شهروندان غیرنظامی تشکیل می دادند. بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.

بمباران هسته ای هیروشیما و ناگاساکی تا به امروز تنها موارد استفاد جنگی از سلاح هسته ای در جهان است. پس از این دو بمباران، دولت امپراتوری ژاپن تسلیم بی قیدوشرط را پذیرفت و جنگ جهانی دوم پایان یافت. عملیات اول در تاریخ دوشنبه، ساعت ۸ و ۱۵ دقیقه روز ۶ اوت ۱۹۴۵ به وقت محلی در شهر هیروشیما انجام گرفت. بمب اتمی اول به نام پسر کوچک توسط بمب افکن روی هیروشیما انداخته شد. برای تاثیر تخریبی بیشتر، بمب به نحوی تنظیم شده بود که ۵۷۶ متر بالای سطح زمین منفجر شود. انرژی تولید شده توسط این بمب برابر با انرژی حاصل از ۱۶ هزار تن تی ان تی بود. فعل و انفعالات اتمی در مرکز این بمب باعث گرمایی حدود چندین میلیون درجه سانتیگراد شد. این گرمای عظیم هر چیزی را تا شعاع یک و نیم کیلومتری مرکز اصابت بمب به طور کلی ذوب کرد. مردمی که از دور دست انفجار این بمب را در آسمان هیروشیما مشاهده کردند، می گفتند که خورشید دیگری را در آسمان دیده اند. دو سوم ساختمان های هیروشیما از جمله کارخانه های فولادسازی و صنعتی چون میتسوبیشی در اثر این بمباران نابود شدند. تنها چیزی که از شهر باقی ماند ساختمان تالار ترویج صنعتی استانی هیروشیما بود که انفجار، بالای گنبد این بنا رخ می دهد و به خاطر قرار گرفتن در کانون مرکزی انفجار، کاملا ویران نشد.

دو روز پس از بمباران هیروشیما و برخلاف انتظار امریکا، دولت شوروی به امپراتوری ژاپن اعلان جنگ داد و نیروهای ارتش سرخ شوروی به مواضع ژاپن در منچوری یورش بردند. ورود شوروی به جبهه اقیانوس آرام باعث شد که دولت آمریکا مصمم شود هرچه سریعتر جنگ را به نفع خود و بدون مشارکت شوروی خاتمه دهد. در این راستا استفاده بیشتر از سلاح هسته ای ساده ترین راه فشار بر ژاپن بود و نیروهای مسلح امریکا برای استفاده مجدد از بمب هسته ای نیازی به مجوز جدید دولت نداشتند؛ زیرا مجوزی که ترومن برای حمله اتمی صادر کرده بود اجازه استفاده از بمب های جدید را صادر کرده بود و بدین ترتیب در تاریخ پنجشنبه ساعت ۲ و ۴۷ دقیقه صبح ۹ اوت ۱۹۴۵ میلادی، بمب دیگری به نام مرد چاق بروی شهر ناگاساکی انداخته شد.

حال این اقدام را می توان از منظر حقوق بشر و اسناد موضوع حقوق بشری مورد بررسی قرار داد. در این راستا می توان به اسناد متعددی نظیر منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 1948 و کنوانسیون های چهارگانه ژنو استناد نمود.

کاربرد سلاح های هسته ای

سلاح هسته ای به عنوان آخرین دستاورد تکنولوژیک بشر در حوزه تسلیحات، مخربترین ابزار نظامی ساخته بشر است. شدت اثرات ناشی از کاربرد آن حتی قابل قیاس با سایر سلاحهای کشتار جمعی نیست. آثار غیر قابل کنترل و فوق العاده مهیب این سلاح ها دیوان بین المللی دادگستری را، در رای مشورتی1996(در خصوص ممنوعیت کاربرد سلاحهای هسته ای)، به این نتیجه رهنمون ساخت که اثرات کاربرد سلاحهای هسته ای در زمان و مکان نگنجیده و کاربرد آنها می تواند حیات انسانی، تمدن بشری و کل زیست بوم(اکوسیستم) را به نابودی بکشاند. تجربه تاریخی نیز خود گویای این واقعیت است. تلفات بسیار بالای ناشی از کاربرد سلاحهای هسته ای در هیروشیما و ناکازاکی و تولد نوزادیهای ناقص الخلقه در طول این شصت و چند سال حاکی از عمق فاجعه است.

در طول دوران با گسترش این گونه سلاح ها انتظار می رفت که جامعه بین المللی درصدد اقدامی برای جلوگیری و قاعده مندی این تکونولوژی و جرم نگاری جرایم مربوط به آن باشد اما تا کنون اقدام جامعی صورت نگرفته است. با این وجود برخی از ممنوعیت های نسبی و مختصر در این حوزه به تدریج بوجود آمد مثل معاهدات ناظر برایجاد مناطق عاری از سلاحهای هسته ای که این ممنوعیت قابل احراز است ولی کاملا جزئی و محدود بوده و جنبه منطقه ای داشته و در موارد دیگری مثل معاهده منع گسترش سلاح های اتمی و موافقتنامه های دوجانبه میان کشورهای دارنده سلاحهای هسته ای در خصوص تحدید و کنترل تسلیحات، به مسئله کاربرد پرداخته نشده و حتی در برخی از موارد دیگر، مثل معاهده ممنوعیت جامع آزمایشات هسته ای، این معاهده اصولا لازم الاجرا نشده است.[1] به هر ترتیب استفاده از سلاح های اتمی در واقع فارغ از اینکه در نقض آشکار حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه می باشد که از جمله قواعد آمره حقوق بین الملل هستند، باعث بر هم زدن نظم بین المللی نیز خواهد شد. به عبارت دیگر استفاده از این سلاح می تواند جمعیت غیر نظامی را نیز مورد آسیب جدی قرار داده و همچنین محیط زیست افراد را برای دهه های متمادی آلوده سازد.

اگر بخواهیم حقوق بشر را به صورت موردی در این مسئله مورد بررسی قرار دهیم در ابتدا مواجه می شویم با بنیادی ترین حق از حقوق بشر که تحت عنوان حق بر حیات از آن یاد می شود. در قضیه حمله اتمی به شهر های هیروشیما و ناگاساکی در ژاپن و کشتار بی رحمانه حدود دویست هزار نفر از غیر نظامیان ساکن در این دو شهر، موجبات نقض آشکار حق بر حیات این مردمان محسوب می شود. مورد بعد در باب تبعات این واقعه که برای مدت های طولانی باعث بروز بیماری ها و نقص های ژنتیکی در بین افراد در این شهرها گردیده و باعث تولد نوزادها با نقایص مادرزادی و شیوع بیماری های دیگری نظیر سرطان می شود. همچنین مواد رادیواکتیو حاصل از این انفجار های اتمی می تواند از طریق تاثیرات منفی بر پوشش گیاهی و جانوری این مناطق بر آب و غذای مورد استفاده این مردمان نیز تاثیر گذاشته و موجبات بروز بیمار را مهیا سازد و بدین علت می توان آن را مصداق بارزی بر نقض مصادیق دیگری از حقوق بشر یعنی حق بر سلامت و همچنین حق بر آب و غذای سالم و نیز حق بر محیط زیست سالم دانست که متوجه ساکنان این شهر ها شده است. در اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده دوم آمده است که همگی افراد فارغ از حیث نژاد و مذهب و جنسیت و ملیت دارای حقوق هستند و حقوق ایشان باید مورد احترام و التزام قرار گیرد. همچنین در ماده 25 از این اعلامیه به حق بر سلامت و همچنین حق بر آب و غذا و محیط زیست سالم اشاره شده است.

همچنین در معاهده چهارم از جمله معاهدات چهارگانه ژنو مصوب 1949 مربوط به حمایت از غیر نظامیان و در ماده نخست این سند حقوقی بر لزوم احترام به حقوق بنیادین افراد غیر نظامی در همه احوال از جانب دول متعاهد اشاره و تاکید گشته است. همچنین در ماده سیزدهم از این معاهده بر عدم تبعیض نسبت به اجرای این اصول از حیث نژاد، مذهب، ملیت و جنسیت تاکید شده است.

از جمله اسنادی که می توان در باب اهمیت موضوع مورد بررسی به آن استناد نمود میثاق جامعه ملل می باشد که سند موسس جامعه ملل به عنوان نخستین سازمان بین المللی با صلاحیت جهانی است که در پی شکست و خروج قدرت های بزرگ آن زمان از سازمان مذکور، موجبات بروز جنگ بین الملل دوم فراهم آمد. در مقدمه این میثاق بر احترام قواعد حقوق بین الملل و پذیرش تعهداتی برای جلوگیری از بروز جنگ و همکاری بین المللی در جهت ایجاد و حفظ صلح و امنیت بین المللی و برقراری روابط بین الملل بر اساس عدالت اشاره شده است.

در نهایت پس از پایان جنگ دوم جهانی و در پی کنفرانس های متعدد نظیر کنفرانس یالتا، کنفرانس تهران و کنفرانس سانفرانسیسکو قدرت های متفق پیروز در جنگ بر لزوم ایجاد سازمان بین المللی جدیدی با صلاحیت جهانی تفاهم نمودند که همان سازمان ملل متحد می باشد و در این راستا می توان به منشور ملل متحد نیز که به عنوان سند موسس سازمان ملل متحد تعیین شده است و اصول منعکس در این سند حقوقی اشاره نمود. در مقدمه این منشور موسسین این سازمان متذکر شده اند که هدف از تشکیل این سازمان جلوگیری از بروز یک جنگ خانمان سوز دیگر می باشد. بنابراین مهمترین هدف و غایت از تشکیل و تاسیس سازمان ملل متحد، حفظ صلح و امنیت بین المللی می باشد و برای حصول این هدف در مواد متعددی از این منشور به خصوص در مواد اول و دوم به رعایت صلح و امنیت بین المللی و اصولی چون همکاری بین المللی و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات اشاره شده است. در نهایت امروزه می توان استفاده از سلاح های اتمی را جنایت بین المللی دانسته و موجبات مسئولیت بین المللی دولت خاطی را که در قضیه مذکور دولت ایالات متحده امریکا می باشد، استنباط نمود. این جنایت بین المللی می تواند جنبه کیفری داشته و در صلاحیت دیوان کیفری بین المللی نیز قرار گیرد.