نظریه انتخاب . ویلیام گلاسر

نظریه انتخاب ویلیام گلاسر (یادداشت سوم).

نیازها و روابط-چگونه می توانم آزادانه و طبق میل خودم زندگی کنم و همچنان با افرادی که نیاز دارم به خوبی کنار بیایم؟

جواب دادن به این سوال با استفاده از نظریه انتخاب بسیار بهتر از روانشناسی کنترل بیرونی امکان پذیر است. هیچ یک از ما فارغ از آنچه در ژن هایمان بروز و ظهور پیدا می کنند،نیستیم. به همان اندازه که برای یافتن عشق و تعلق خاطر تلاش می کنیم؛نمی توانیم نیازهای دیگرمان، به ویژه قدرت و آزادی مورد نظرمان را نادیده بگیریم. و قدرت طلبی،عشق را از بین می برد. زیرا هیچ کسی نمی خواهد تحت سلطه قرار بگیرد، هرچند که پافشاری فرد سلطه جو زیاد باشد. در عین حال عشق یعنی باهم به یک نتیجه رسیدن که با این تعریف دیگر مجالی برای آزادی باقی نمی ماند. میزان عشق و آزادی به مرور زمان تغییر خواهد کرد. همسران در زندگی، نیاز به عشق و قدرت و آزادی را دارند. و هر زمان که در زندگی مشترک زوجین،تنشی وجود داشته باشد ممکن است که نیاز به قدرت،عشق و آزادی دستخوش تغییراتی در بین زوجین شده باشد. بنابر این هر زمانی که تغییرات بزرگی در زندگی زوجین قرار است صورت بگیرد لذا به مذاکرات بیشتری میان زوجین نیاز است.این موضوعات مورد مذاکره ممکن است در زمینه های مختلف، مانند نقل مکان از شهری به شهر دیگر، بچه دار شدن،تغییرشغل، و بازنشستگی، خرید خانه ای گران قیمت و یا موارد دیگری از این دست پیش آید.

به عنوان مثال اگر شوهر بازنشسته شودو اکنون تمام روز در خانه بماند، زن که شاغل نبوده و یا زودتر بازنشسته شده است، احساس کلافگی می کند. و گاهی شوهر شروع به دخالت در بخش هایی از کارهای همسرش می کند که قبلا هیچ علاقه ای به آن نشان نداده بود. و اینجاست که همسران باید توجه کنند که اگر قرار است بحرانی در زندگی زناشویی پیش نیاید، باید در زمینه آزادی مورد نیاز خود مذاکره کنند و هرچه این کار بیشتر به تعویق بیفتد ،مذاکره سخت تر می شود.چنانچه زوجها با نیازهایی که ذکر آن رفت آشنا باشند و قبلا در این موارد مذاکره کرده باشند،مشکل چندانی بوجود نمی آید.