Mohsen Alamdari
225 یادداشت منتشر شدهتوسعه انگیزش کارکنان در سازمانهای نوین
دانستن این موضوع برای مدیران بسیار اهمیت دارد که حفظ کارکنان صرفا با افزایش دستمزد منجر به از دست دادن عمدی موقعیت می شود و علاوه بر این، برای سازمانها بسیار پرهزینه است. افزایش دستمزدها یک اثر موقتی ایجاد می کند و سپس تقریبا به طور کامل اثرگذار نیست. مزایای استاندارد برای همه کارکنان نیز یک شکل نیست، زیرا در این مورد، کارمندان احساس نمی کند که سازمان به آنها اهمیت می دهد. افراد متفاوت هستند و انگیزه های آنها متفاوت است. اگر سازمان دارای گروهی از افراد یا تیمی باشد که چشم انداز توسعه کسب و کار را مشاهده می کند، مدیران باید دائما جرقه ای از انگیزه مانند روحیه تیمی و ارزش سازمان را حفظ کند. امروزه سازمانها برای جذب و حفظ کارکنان خود به طرق مختلف در زمینه مزایای غیر پولی با یکدیگر رقابت می کنند. سازمان ها گاهی اوقات باید نبوغ قابل توجهی از خود نشان دهند، و مزایای ناملموس تری را ارائه دهند تا به نوعی از دیگران متمایز شوند. در عین حال، چندین مزیت که چند سال پیش می توانست به عنوان یک مزیت مهم در هنگام انتخاب شغل در نظر گرفته شود، اکنون به دلیل تغییرات گسترده، ابزار موثری برای ایجاد انگیزه نیست .در همین شرایط، انواع انگیزه های غیر پولی مانند ایجاد یک محیط کاری مناسب و سازماندهی مناطق تفریحی، ورزشی و فرهنگی و غیره وجود دارد. با اطمینان می توان فرض کرد که این نوع انگیزه ها به یک برنامه اجباری برای همه سازمان های بزرگ تبدیل می شوند .در سازمانها هر فردی منحصر به فرد است و ممکن است مزایای ترجیحی متفاوتی داشته باشد بنابراین، نیاز به اعمال یک رویکرد فردی برای حفظ کارکنان برتر با توجه به پیشینه و انتظارات آنها وجود دارد. مجموعه ای از دانش علمی که به سرعت در حال توسعه است نشان می دهد که تعیین صحیح اهداف روشن برای کارکنان مهم است. به عنوان مثال هنگام توسعه انگیزه زیردستان، مدیران اغلب یک نکته بسیار مهم را فراموش می کند،(بیانیه وظیفه و هدف). رویه تعیین اهداف با رویکرد صحیح، قوی ترین روش انگیزش است زیرا کارکنان جهت دستیابی به نتایج را توسعه می دهند و معیارهای عملکرد برای آنها روشن می شود. در عین حال، مقداری آزادی تصمیم گیری باید از نظر ملاحظات قانونی به کارکنان ارائه شود. این بدان معنا نیست که یک سازمان باید از حق خود برای تصمیم گیری درباره مهارت های پرسنلی برای حفظ رقابت پذیری و آموزش های مورد نیاز خود صرف نظر کند. در عوض، این یک واقعیت است که هر کارمند حق انتخاب آموزش و کسب تجربه حرفه ای همه جانبه لازم برای تکمیل دانش و مهارت را دارد. کارمندان حق دارند خطر ابتلا به بن بست شغلی یا تهدید اخراج را به حداقل برسانند. به عبارت دیگر، مدیران و کارکنان باید تلاش های خود را متحد کنند تا روند حفظ و ارتقای مهارت های حرفه ای آنها به طور مستمر ادامه یابد.