اخلاقیات در مدیریت دولتی

امروزه، بحث اخلاقیات به خصوص در حوزه های کاری، توجه زیادی را به خود جلب نموده است. اخلاقیات کار نیز، یکی از جنبه هایمهم فرهنگ سازمان است و به سمتی پیش می رود که بخشی از استراتژی یک سازمان شود. اخلاق از موضوعاتی است که از ابتدایتاریخ بشر وجود داشته و با گذر اعصار نه تنها ضرورت حضور آن کم رنگ نشده ، بلکه بر اهمیت و توجه به آن افزوده شده است، تاجایی که امروزه اصول اخلاقی و پیاده سازی آن از موضوعات چالش برانگیز سازمان ها محسوب می شود. در پی افزایش توجهات بهموضوعات اخلاقی، سازمان های دولتی و حوزه عمومی نیز از جاری سازی اخلاقیات به عنوان ابزاری برای افزایش مشروعیت خود درعموم استفاده نموده اند. دیدگاه های گسترده ای در خصوص اصول اخلاقی در حوزه عمومی، خصایص دموکراتیک و نظریه دموکراسیرا به عنوان عنصری مهم برای اخلاق اداری معرفی نموده و منافع عمومی، عدالت اجتماعی، ارزش های سیستمی و شهروندان را ازجمله ارزش های محوری آن می دانند. این مقاله سعی نموده است تا با نگاهی جامع به مطالعات بیست سال اخیردر خصوصاخلاقیات در حوزه عمومی، تصویری جامع از محتوا و سیر دگرگونی آن ارائه کرده و سپس نمودهای درونی و بیرونی آن را بیان نماید.همچنین اصول اخلاق عمومی و ویژگی های آن از منظر نظریه پردازان مورد توجه قرار گرفته و رفتار و رهبری اخلاقی به عنواندستاوردهای این حوزه به تقریر درآمده است . در پایان نیز عوامل تعیین کننده هنجارهای اخلاقی پذیرفته شده در حوزه عمومی درقالب پاسخ به این سوال که، برای تصمیم گیری اخلاقی در حوزه عمومی باید اصول اخلاقی چه کسی را بپذیریم مطرح می گردد.

Keywords:

اخلاق , اخلاقیات در حوزه عمومی , مدیریت دولتی , خصایص دموکراتیک , اصول اخلاق عمومی