روانشناسی كار برای مدیران در سازمان ها با توجه به خطاهای شناختی آن ها در تصمیم گیری استراتژیک

هدف پژوهش حاضر بررسی ارزیابی شناخت روانشناسی كار برای مدیران در سازمان ها و ادارات با توجه به ارزیابی خطاهای شناختی در تصمیم گیری استراتژیک مدیران برای به کار گیری منابع انسانی در شرکت های خصوصی است. بدیهی است كه هر اندازه مدیران بر مباحث روانشناسی كار تسلط داشته باشند آنان قادر خواهند بود كه مدیریت موثرتری را در ارتباط با كاركنان به پیش ببرند . اصولاً یكی از مهم ترین عوامل موثر در استفاده بهینه از منابع انسانی در حیطه كاری، رهبری اثربخش است كه اگر به موضوعات روانشناسی كار و كاربرد آن در حیطه خود آشنایی داشتهباشند می توانند به رمز موفقیت در اهداف خود دست یابند. در این زمینه هنر یا علم و اتخاذ تصمیمات درست در زمینه انتخاب كاركنان در جهت همیاری و مساعدت به یكدیگر نقش موثری دارد. امروزه مدیران موفق در حیطه وظایف سازمانی خود هدف های روانشناسی را مدنظر داشته؛ همچنین فرایندهای ذهنی نظیر فكر كردن، ادراك كردن، مشاهده، اندازه گیری و سنجش به منظور بررسی رفتار یا همه اعمالی كه از موجود زنده سر میزند مورد استفاده كاربردی قرار می دهند. امروزه روانشناسی یك علم شناخته شده و دارای ابعاد بسیار تنوع است كه این علم را در چارچوب مصالحسازمانی می توان به كار بست. خطاهای شناختی در تصمیم گیری استراتژیك مدیران برای به كار گیری منابع انسانی در شركت های خصوصی فعال در صنعت فولاد بود. نتایج نشان داد، مدیران باید بتوانند به خوبی درباره كیفیت تصمیمات تحقیق و به تشخیص برخی از خطاهای جدی فكر كنند. در حقیقت، ظرفیت تفكر انتقادی یك دارایی مهم برای هر استراتژیست كسب و كار است كه باعث از بین بردن توهم ها و در مقابل درك واقع گرایانه از موفقیت و شكست كسب و كار می شود. همنچنین مشخص شد، مدیران و تحلیل گران نباید همیشه دلایل موفقیت یا شكست سازمان ها را به صورت كلیشه ای به تمام مولفه های مدیریتی آن تعمیم دهند. بایستی برخی از توهمات اشتباه شناسایی شوند و سپس با استفاده از این بینش می توان تفكر ناقص را با یك روش دقیق تر برای رسیدن به تصمیماتاستراتژیك جایگزین كرد.

Keywords:

روانشناسی کار , خطاهای شناختی , تصمیم گیری استراتژیک