ارزیابی رویکردهای ترکیبی برای تعریف دیتوم در پایش شبکه های ژئودتیکی کلاسیک
Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 269
This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SEPEHR-29-114_002
تاریخ نمایه سازی: 21 اردیبهشت 1400
Abstract:
تجزیه و تحلیل رفتار سازههای مهندسی از جمله فعالیتهای مهم در ژئودزی است چرا که هرگونه ارزیابی نادرست از جابجاییها، میتواند تاثیرات مرگباری داشته باشد. برای یافتن میزان تغییر شکل ایجاد شده در یک سازه بر اثر عوامل مختلف، ابتدا باید به برآورد جابجایی نقاط آن سازه پرداخت. بدین منظور از دو روش مقاوم[۱] و غیرمقاوم[۲] که بر نتایج سرشکنی مشاهدات اپکها استوار هستند، استفاده میشود. روش حداقل سازی نرم [۳]L۱ و سرشکنی تکراری وزندار دو اپک زمانی[۴]، از جمله روشهای مقاوم هستند که با حداقل سازی نرم اول و دوم، بردار جابجایی را محاسبه میکنند. تجزیه و تحلیل جابجاییها بر حسب میزان دخالت نقاط در محاسبات، به دو گروه تک نقطهای و ترکیبی[۵] تقسیم میشوند. در روشهای تک نقطهای تعیین دیتوم در پایش شبکههای ژئودتیک کلاسیک، روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی[۶] ، به عنوان روش بهینه در نظر گرفته میشود. یکی از مشکلات اساسی این روشها وابستگی شدید آنها به هندسهی شبکه است که مانع از کشف همهی نقاط ناپایدار و افزایش میزان خطا در محاسبات خواهد شد. در این تحقیق، استفاده از روشهای ترکیبی به عنوان جایگزین مناسبی برای این روشها معرفی میگردد. تفاوت این روشها با روشهای تک نقطهای، در بررسی تمامی نقاط شبکهی ژئودتیک بشکل یکجا و کشف نقاط ناپایدار در بین آنها است. هدف این تحقیق بررسی موفقیت روشهای ترکیبی در جهت کشف نقاط ناپایدار و مقایسهی موفقیت آنها با روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی و انتخاب روش بهینه میباشد. در این راستا بر مبنای مشاهدات یک شبکه شبیهسازی شده و ایجاد حالتهای مختلف جابجایی، بهترین روش انتخاب گردید سپس روش پیشنهادی بر روی مشاهدات واقعی سد جامیشان، واقع در جنوب غرب شهرستان سقز، واقع در کرمانشاه، پیادهسازی شد. با وجود توانایی روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی در کشف نقاط ناپایدار، این روش برخلاف روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی[۷]، نتوانسته است همواره تمامی نقاط ناپایدار را تشخیص دهد. روش زیرنمونه چندگانه با تفاضلات دادههای طولی، با درصد ۱۰۰ به ۷۰، ۱۰۰ به ۸۷.۵ و ۱۰۰ به ۸۷.۵، در مقابل روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی، توانست موفقیت بهتری را بدست آورد. بنابراین روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی به عنوان بهترین روش انتخاب شده است. [۱] Robust [۲] Non-robust [۳] Minimum norm L۱ [۴] Iterative Weighted Simultaneous of Two Epochs (IWST) [۵] Combinatorial methods [۶] Simultaneous Adjustment of Two Epochs (SATE) [۷] Multiple Sub Sample distance difference
Keywords:
روش زیر نمونه چندگانه , M-split , روش های ترکیبی , سرشکنی همزمان دو اپک زمانی , نقاط ناپایدار , کنترل شبکه های ژئودتیک
Authors
زهرا بنی مصطفوی
دانشجوی کارشناسی ارشدگرایش ژئودزی، دانشکده مهندسی نقشه برداری و اطلاعات مکانی، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران
سعید فرزانه
استادیاردانشکده مهندسی نقشه برداری و اطلاعات مکانی، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران
محمدعلی شریفی
دانشیاردانشکده مهندسی نقشه برداری و اطلاعات مکانی، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :