حفاظت از بناهای تاریخی که از نظر کالبدی دچار فرسایش شده و اغلب متروکه شده اند و در مرکز تاریخی شهرها قرار دارند؛ حتی با وجود نسبت دادن ارزشهای میراثی به این ساختارها، امری دشوار بوده و بعنوان یک مسئله پرمناقشه میان حامیان میراث و توسعه طلبان شناخته می شود. بدین سبب که توسعه ی شهری، در سایت های تاریخی بعنوان یکی از مهمترین عرصه های شهر که دارای قابلیت های اجتماعی- اقتصادی بالایی است، به دنبال آزادسازی فضا، ایجاد انطباق کالبد شهر و فعالیتهای آن با نیازهای روز جامعه و یا بهره بری اقتصادی مناسب از منابع موجود در آن است، در حالیکه درست در نقطه مقابل، حامیان میراث در راستای حفاظت و ابقاء تمامیت کالبدی و محتوایی آثار تاریخی که در طول زمان، در این عرصه جای داده شده اند، سرسختانه تلاش میکنند. هدف از انجام این تحقیق کیفی، بررسی جایگاه نماگرایی (فاسادیسم) به معنای ابقاء نمای یک بنای تاریخی واجد ارزش میراثی، در حوزه ی حفاظت میراث معماری است. به منظور تحقق این هدف، با انجام مطالعات نظری بر روی تعاریف و مفاهیم مرتبط با
فاسادیسم در توسعه شهری و چارچوبهای نظری حفاظت میراث، سعی شد تا بین مفهوم فاسادیسم۱ در توسعه شهری و اصول حفاظت میراث، ارتباطی سنجیده برقرار شود.نتایج مطالعه بیان کننده آنست که، دیدگاه های نسبی گرایانه در حفاظت میراث، ابقاء نمای بیرونی بنای تاریخی را، بعنوان یک راه حل سازشی میان حفاظت و توسعه، به دور از هرگونه شتاب زدگی، در موارد اضطرار میپذیرد. اما پذیرش این گزینه (مصالحه) را منوط به حفظ نیازها و تامین منافع اقتصادی و اجتماعی گروه های درگیر با مکان تاریخی و نیز پذیرش پیش شرط مستندسازی دقیق بنای تاریخی، انطباق سازه جدید با نمای قدیمی، تلاش برای نگهداری اثر منومانی برجای مانده و حفظ تداعیات تاریخی مکان از سوی توسعه طلبان، مدیران، برنامه ریزان و طراحان شهری میداند.