تبیین عامل های موثر بر امکان بکارگیری انرژی های نو در بخش کشاورزی از دیدگاه کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی شهرستان ارومیه abstract
سابقه و هدف: استفاده از انرژیهای نو از ضرورتهای
توسعه پایدار است. در همین راستا، هدف از این تحقیق، تبیین عاملهای موثر بر امکان بکارگیری انرژیهای نو در بخش
کشاورزی از دیدگاه کارشناسان سازمان جهاد
کشاورزی شهرستان ارومیه بود. تا بتوان با تشخیص و شناسایی عاملهای موثر در بکارگیری انرژیهای نوین، راهکارهای مناسب جهت تقویت موارد مثبت و برطرف نمودن موانع ارائه نمود. مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش، تمام کارشناسان سازمان جهادکشاورزی شهرستان ارومیه بودند (۱۰۱ = N). پرسشنامه ابزار اصلی پژوهش بود که روایی آن توسط پانل متخصصان مورد تایید گرفت. برای بررسی پایایی آن نیز تعداد ۳۰ پرسشنامه تکمیل و مقدار آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف (۰.۹۰۶ - ۰.۸۰۱) بهدست آمد که نشاندهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح توصیفی (درصد، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییر) و استنباطی (همبستگی و رگرسیون) به کمک نرم افزارSPSS انجام شد. نتایج و بحث: اولویتبندی گویهها در مورد عاملهای اقتصادی موثر بر امکان بکارگیری انرژیهای نو در بخش
کشاورزی نشان داد که پیشبینی اعتبارات بهمنظور سرمایهگذاری در بخش تحقیقات کاربرد انرژیهای نو در بخش
کشاورزی در اولویت اول و میزان زمینهای کشاورزان دراولویت آخر قرارگرفت. جهت سنجش عاملهای مدیریتی موثر بر امکان بکارگیری انرژی نو در بخش
کشاورزی از ۵ گویه استفاده گردید. در نهایت، نظارت و ارزشیابی مستمر در زمینه بکارگیری انرژیهای نو در اولویت اول و ارتباط با مراکز بینالمللی مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر در اولویت پنجم قرار گرفت. در سنجش عاملهای فرهنگی - اجتماعی موثر بر امکان بکارگیری انرژیهای نو در بخش کشاورزی، مشارکت دادن کشاورزان (برنامهریزی، اجرایی و ارزیابی) در توسعه کاربرد انرژیهای نو در اولویت اول و سازماندهی روستاییان بهمنظور بکارگیری فراگیر انرژیهای تجدیدپذیر ازطریق تشکلهای
کشاورزی در اولویت آخر قرار گرفت. در مورد عاملهای تحقیقاتی موثر بر امکان بکارگیری انرژیهای تجدیدپذیر در بخش کشاورزی، برقرارنمودن ارتباط بین بخش تحقیقات، کشاورزان و طراحان و مجریان در توسعه تکنولوژیهای انرژیهای نوین در اولویت اول و همکاری کارشناسان جهادکشاورزی با انجمنهای علمی انرژیهای نو در اولویت آخر قرار گرفت. نتایج بررسی عاملهای آموزشی موثر بر امکان بکارگیری انرژیهای نو در بخش
کشاورزی نشان داد که برگزاری کلاسهای آموزشی برای کشاورزان در مورد کاربرد انرژیهای تجدیدپذیر در زیر بخشهای
کشاورزی دراولویت اول و برگزاری دورههای آموزشی ضمن خدمت برای محققان، مدیران وکارشناسان بخش
کشاورزی در اولویت آخر قرار گرفتند. براساس نتایج آزمون همبستگی، رابطه مثبت و معنیداری بین سابقه کار، عاملهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، مدیریتی، نوآوری، آموزشی و تحقیقاتی با امکان بکارگیری انرژیهای نو در بخش
کشاورزی وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای عاملهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، مدیریتی، نوآوری، آموزشی و تحقیقاتی توانایی تبیین ۶۵ درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی امکان بکارگیری انرژیهای نو در بخش
کشاورزی را دارا میباشند. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از پژوهش پیشنهاد میشود از طریق افزایش سطح آگاهی و ایجاد نگرش مثبت در مردم و کشاورزان از طریق برنامههای آموزشی و رسانههای جمعی، تربیت نیروی انسانی متخصص و ماهر در بخشهای دولتی و خصوصی در زمینه پیادهسازی پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر و نگهداری آنها و اتخاذ سیاستها، قوانین مناسب، منابع مالی تعریف شده و دادن تسهیلات ویژه از پروژههای انرژیهای نو در منطقههای روستایی و بخش
کشاورزی حمایت شود.