بررسی کارکرد فلسفه در قصه بر کودکان مقطع ابتدائی تهران-ایران۱۴۰۰

یکی از ابعاد ارزشمند قصه کودک اصول و کارکرد فکری و فلسفی در داستانها، قصه ها و اشعار کودک و نوجوان است. مسئله اصلی این پژوهش این است که میزان ، کیفیت ظهور و بروز مهارتها و مفاهیم فلسفی را در مقطع ابتدائی به صورت آموزش مجازی و حضوری بررسی کند و به این پرسش پاسخ دهد که در قصه کودکان چه مولفه ها و مفاهیم فلسفی نمود دارد و فلسفه به چه میزان بر هوش کلامی و گنجینه لغات کودکان موثر است. روش این پژوهش آمار توصیفی و بر مبنای تحلیل محتوا از نرم افزار spss و از روش های آمار توصیفی و در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل کواریانس، آزمون لاندای ویلکز و آزمون ام باکس بوده و سعی شده است کارکرد آموزش فلسفه به کودکان در قصه با تکیه بر کودکان مقطع ابتدائی شهر تهران در سال ۱۴۰۰ در دوران همه گیری کرونا بررسی و تحلیل شد. بنابراین با استفاده از منابع و نظریه های مرتبط با فلسفه کودک ابتدا کلیاتی درباره فلسفه کودک و ارتباط آن با قصه کودک مطرح شده است نتایج حاکی از آن است که فلسفه در قصه کودکان این قابلیت را دارد که به تقویت مهارتهای تفکر فلسفی در کودکان بی انجامد و مهارتهایی چون هوش کلامی ، گنجینه لغات ، پرسشگری، کشف و تجزیه و تحلیل را در آنها تقویت نماید.

Keywords:

قصه , فلسفه , مقطع ابتدائی , مهارت زبانی و شنیداری