اثرات مثبت ومنفی تقسیم استان سیستان وبلوچستان برتوسعه روستایی وشهری abstract
یکی از مسائل و چالش های اساسی در حوزه مدیریت و سیاست گذاری نواحی داخلی کشور، بحث نظام تقسیماتی و ناحیه بندی سیاسی است. اگر این تقسیمات به طور کار آمد طراحی شده باشد می تواند پایه های حاکمیت دولت را در کلیه نقاط کشور نیرومند سازد.- سیستان و بلوچستان به لحاظ وسعت استانی بسیار گسترده محسوب میشود و بودجه ای که به آن تخصیص می دهند به اندازه یک استان متوسط است. در این شرایط چهار استان.با نگرش قومی وبه دور از حساسیت در آینده می توانند از ترکیب زیر برخوردار شوند: الف:
سیستان وبلوچستان شمالی با مرکزیت زابل (زابل، زهک ، هیرمند ،نیمروز، هامون،شهرک علی اکبر بنجار )ب:
سیستان وبلوچستان مرکزی مرکزیت زاهدان (زاهدان، خاش ، میرجاوه نصرت آباد، تفتان، کورین، لادیز )ج:
سیستان وبلوچستان جنوبی مرکزیت ایرانشهر ایرانشهر، سرباز ، سراوان ، گلشن، سیب سوران، مهرستان، دلگان، فنوج، لاشار )د:
سیستان وبلوچستان ساحلی با مرکزیت چابهار (چابهار، کنارک ، نیکشهر، دشتیاری، قصرقند، زرآباد، راسک در هر صورت بدیهی است تصمیم نهایی بعد از بررسی کارشناسانه و مطالعات همهجانبه توسط مسئولین ذیربط اتخاذ خواهد شد. لذا حفظ وضع موجود ، عامل مهمی در عقب ماندگی شهرهای سیستان و بلوچستان نسبت به شهرهای استان های مجاور شده است با توجه کاهش حوزه خدمات شهری و روستایی در
تقسیم بندی رسیدگی و ارانه خدمات و عدالت اجتماعی و برقرار می شود، در بعد فرهنگ محدود به یک حوزه یاسرزمین نیست و نباید امنیت و فرهنگ را در مقابل
توسعه اقتصادی قرار داد، اگر در حوزه اقتصادی ضعیف باشیم به تبع فقر، بزهکاری، قاچاق افزایش می یابد و امنیت کاهش می یابد، در حوزه امنیت و حوزه تحت فرماندهی باکاهش بعد مسافت دوچندان می شود ،اما
تقسیم استان باتوجه تقسیمات کارشناسی و برای
توسعه انکار نشدنی است،
تقسیم استان بانام قبلی و اضافه شدن چهار پسوند(شمالی، مرکزی، جنوبی،ساحلی) نه قومیت وفرهنگ دچار چالش نخواهد شد.
توسعه روستایی به منزله شاه کلید توانمندی حوزه شهری وسیاسی است که با
تقسیم استان محقق خواهدشد.