در عصر انفجار اطلاعات انگیزه کمتری برای مطالعه مطالب آموزشی مفصل وجود دارد و گرایش ها به سمتی است که باسریع ترین راه ممکن اهداف آموزشگران منتقل شود. شاید به این دلیل باشد که حساسیت استفاده از وسایل دیداری درآموزش، روز به روز بیشتر شده است و بسیاری از پیام ها که برای مطرح کردن آن ها مقدمه چینی های مفصل و ذکرتوضیحات اضافی اجتناب ناپذیر است، به وسیله یک تصویر ساده بهتر از هر توضیحی در ذهن می نشیند. چنانچه بخواهیم درزمینه تهسیل
یادگیری و ارتقا سطح جذابیت، کاربردی تر کردن برنامه ها موفق تر عمل کنیم، باید در پی هنری باشیم که اولمورد پسند همه گروه های سنی، دوم دارای قدرت تاثیرگذاری بر مخاطب و سوم در سطح جهانی نیز از اقبال برخوردار باشد؛در بین اشکال مختلف هنر، تنها هنری که تمامی این ویژگی ها را در خود نهفته دارد و نیازی به ترجمان تصاویر برای مخاطبندارد، "هنر کاریکاتور" است . بر این مبنا پژوهش حاضر به بررسی تاثیر
یادگیری مبتنی بر
کاریکاتور و ارائه راهبردی برایتوسعه منش ها و نگرش ها بر اساس روش کتابخانه ای و مبتنی بر اسناد مکتوب پرداخته است. نتایج بیانگر این است کهآموزش از طریق
کاریکاتور دارای ویژگی های خاصی از قبیل طنز، مبالغه و بیان انتزاعی است که این ویژگی ها علاوه براینکه برای انتقال یک پیام موثر عمل می کنند، پاسخی برای نیاز به طنز و تصویر مخاطب خود هستند. در واقع کاریکاتورعلاوه بر نیاز به دریافت آموختن نکته آموزشی مورد نظر، نوعی نیاز فرعی ایجاد می کند که این نیاز نقش واسطه ای براینشان دادن علاقه به آموختن آن نکته آموزشی را ایفا می کند.