دریافت اولیه نمایشنامه های شکسپیر و مسئله هویت ملی در دوره پهلوی اول

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 187

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CDDA03_056

تاریخ نمایه سازی: 11 آبان 1401

Abstract:

در طول تاریخ فرهنگی ایران زبان و به طور کلی تولیدات ادبی و فرهنگی همواره پایگاهی برای برساخت گونه هایمختلف هویت ملی و یا به چالش کشیدن آن بوده است. از جمله حوزه های مهم فرهنگی که از زمان آغاز ترجمه هااز غرب در دوره قاجار به پایگاهی برای برساخت نسخه هایی از هویت ملی بدل شد، حوزه نوین نمایش و ترجمهنمایشنامه در ایران بوده است. مواجهه ایرانیان با فرهنگ غرب و محصولات فرهنگی آن از دوره قاجار منجر بهپیدایش «دیگری» جدیدی در مقابل دیگری «عرب» و «اسلامی» و یا هویت ایرانی-اسلامی شد که نیاز به تعریف «خود اصیل ایرانی» را در میان قشری از ادبیان و دولتمردان آن دوران برانگیخت. در این میان فرهنگ غرب و برجسته ترین محصولات ادبی و فرهنگی آن از جمله نمایشنامه های شکسپیر به صورت منبعی در دست متجددان و ادیبان این دوره درآمد که با استفاده از آن به بازتعریف نوعی هویت ملی پرداختند. از جمله دولتمردان و ادیبانیکه در دوران پهلوی دوم وهمزمان با استیلای گفتمان ملیگرایی و باستان گرایی سعی در برساخت هویتی مبتیبر انگار، «ایران باستان» داشتند، می توان علی اصغر حکمت را نام برد. بررسی پروفایل حرفه ای حکمت و آثار تالیفی و ترجمه ای وی در بستر بافت تاریخی نشان می دهد که ترجمه ها و اقتباس های حکمت از نمایشنامه هایشکسپیر و به طور کلی نوشته های تآلیفی وی در این زمینه بیش از آنکه در جهت معرفی شکسپیر و نمایشنامه هایوی باشد در جهت خدمت به پروژهای کلانتر، یعنی پروژه هویت سازی بوده است.