تبیین مدل معادله ی ساختاری تاثیر فرایند تبدیل دانش بر سرمایه ی انسانی در دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی اصفهان و صنعتی اصفهان abstract
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعه ای از
دانشگاه ها آغاز می شود.
سرمایه ی فکری از مهم ترین تئوری های مدیریتی است که سازمان های دانش محور با استفاده از آن می توانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادله ی ساختاری تاثیر فرایند تبدیل دانش بر مولفه های
سرمایه ی فکری در دانشگاه های دولتی اصفهان بود. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و بررسی پدیده های مستند و تکراری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان (۱۴۷۲ نفر) در سال تحصیلی ۹۰-۱۳۸۹ بود که حجم نمونه پس از مطالعه ی مقدماتی و تعیین واریانس جامعه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم ۲۰۵ نفر برآورد شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، ۲ پرسش نامه ی استاندارد فرایند تبدیل دانش (۲۶ سوال) و پرسش نامه ی محقق ساخته ی مولفه های
سرمایه ی فکری (۳۵ سوال) بود که بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها از نظرات متخصصین بهره گرفته شد و ضریب پایایی پرسش نامه های فرایند تبدیل دانش و
سرمایه ی فکری با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب ۹۶/۰ و ۹۳/۰ به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری Amos Graphic و SPSS و در سطح استنباطی به روش های Manova و مدل معادله ی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل Manova نشان داد که اجتماعی سازی و ترکیب دانش با هیچ یک از مولفه های
سرمایه ی فکری رابطه ی معنی دار نداشت، اما مراحل ترکیب و برونی سازی دانش ارتباط معنی داری را با تمام مولفه های
سرمایه ی فکری نشان دادند. یافته های حاصل از مدل معادله ی ساختاری نیز نشان داد که ضریب اثر مراحل فرایند تبدیل دانش بر مولفه های
سرمایه ی فکری معنی دار بوده است. نتیجه گیری: در کل می توان استنباط نمود که پیاده سازی فرایند تبدیل دانش علاوه بر اینکه در استخراج، سازمان دهی، انتقال، تبادل و استفاده ی مناسب از دانش موجود در سازمان و اعضای هیات علمی مناسب است، می تواند در ارتقای
سرمایه ی فکری دانشگاه ها نیز موثر باشد.