تاثیر آموزش فراگیر بر پذیرش اجتماعی، حافظه و رشد تحصیلی کودکان مبتلا به سندرم داون
Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,083
This Paper With 12 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RTTCH01_133
تاریخ نمایه سازی: 5 بهمن 1401
Abstract:
آموزش و پرورش کودکان مبتلا به سندرم داون در سال های اخیر دستخوش تغییرات اساسی شده است. در حالی که تا همین اواخر مرسوم بود که کودکان سندرم داون در مدارس آموزش استثنایی با یک برنامه آموزشی ملموس مبتنی بر مهارت های زندگی حضور یابند، امروزه کودکان بیشتری همراه با همسالان بدون معلولیت در مدارس عادی تحصیل می کنند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد کیفی و به صورت علمی مروری انجام گرفته است و از طریق مطالعه کتابخانه ای- اسنادی بوده است.یکی از تاخیرهای رشد کودکان مبتلا به سندرم داون که بیشتر ما را نگران می کند، محدودیت حافظه کوتاه مدت است که تقریبا در همه کودکان یافت می شود. گرچه کودکان مبتلا به سندرم داون نیازهای آموزشی بیشتری دارند، اما آنها نیز نیازهای مشابهی با سایر دانش آموزان غیرمعلول هم سن خود دارند.آنها در صورتی سریعترین پیشرفت را خواهند داشت که از نظر اجتماعی کاملا شامل و پذیرفته شوند و از الگوهای مناسب سن و مزایای احساس اینکه بخشی از جامعه عادی هستند بهره مند شوند. این پذیرش اجتماعی تاثیر عمیقی بر اعتماد به نفس، هویت و عزت نفس خواهد داشت - اگر کل جامعه مدرسه جامعه ای باشد که از همه اعضای خود مراقبت و حمایت کند. کنوانسیون ۲۰۰۶ سازمان ملل متحد، آموزش فراگیر را به عنوان یک حق اعلام کرده و دولت ها را موظف به اتخاذ تدابیر مناسب کرده است.هدر حالی که بیشتر کشورها در حال اتخاذ تدابیری برای اجرای دستورالعمل ها هستند، اما باز هم نتایج و بازدهی چندان رضایت بخش نیست.برخی از کشورها آموزش فراگیر را از ۳۰ سال قبل شروع کرده اند. جایی که در ایتالیا و نروژ ۱۰۰٪ از کودکان مبتلا به DS را شامل می شود، در مقایسه با ۴۰٪ در هلند در بلژیک تخمین زده می شود که تنها ۲٪ در مدرسه ابتدایی (سن ۶ سال به بالا) ادغام می شوند.تحقیقات در انگلستان و هلند نتایج تحصیلی و اجتماعی بهتری را در مورد کودکانی که در آموزش فراگیر ادغام شده اند نشان داده است. ضمن بررسی عوامل حیاتی موفقیت و همچنین مقاومت ها، شمول موفقیت آمیز توسط عوامل کودک مانند هوش بالاتر و ارتباطات بهتر تعیین نمی شود، بلکه عمدتا به عوامل محیطی و نگرشی مانند حمایت کافی، آب و هوای مطلوب، برنامه ریزی آموزشی فردی کافی و چالش برانگیز بستگی دارد.
Keywords:
Authors
زهرا فرمانیان
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی
محدثه بیابانی
دانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی