ایده آلیسم و استفاده از آموزه های آن در تعلیم و تربیت

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 391

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

TCONF07_511

تاریخ نمایه سازی: 23 خرداد 1402

Abstract:

کلمه ایده (idea) در اصل کلمه ای است یونانی که معانی مختلفی مانند شکل، ظاهر، نمونه و ... دارد. خود این واژه از لفظ یونانیدیگری به نام «ایده ئیو» که به معنای دیدن است، مشتق شده است. اول کسی که این کلمه را در فلسفه و به عنوان اصطلاح فلسفی به کار برد، افلاطون بود که آن را به اعتبار یکی از معانی لغوی این واژه، یعنی نمونه و مثال، در مورد یک سلسله حقایق مجرد یا همان«مثل افلاطونی» استعمال نمود. در نظر افلاطون موجودات کثیر متغیر عالم محسوس، از روی «ایده ها» ساخته شده اند. افلاطون برای هر نوعی از انواع موجودات جهان، یک موجود مجرد عقلانی قائل بود که افراد محسوس یا همین موجوداتی که در جهان میبینیم، سایه و نمونه آن موجود و خود آن موجود، نمونه کامل افرادش است.حقیقت هر نوع را باید در آن موجود یافت. افلاطون این موجودات مجرد از ماده را که حقایق عالمند و تنها با سلوک عقلانی می توانبه آنها رسید، ایده خواند که مترجمین اسلامی آن را مثال ترجمه کرده اند. البته باید توجه داشت که وی منکر وجود افراد محسوسنبود، بلکه وجود آنها را متغیر و فانی می دانست. برخلاف موجودات جهان محسوس، ایده یا مثال دارای وجود لایتغیر و باقی است. درمیان مسلمین، پیروان مکتب اشراق به این ایده های افلاطونی معتقد بودند. طبق نظر افلاطون، ما نمی توانیم به موجودات جهانخارجی علم پیدا کنیم بلکه تنها آنها را با حواس درک می کنیم.چرا که میان ادراک و علم تفاوت وجود دارد. همه حیوانات ادراک دارند،اما علم ندارند.) علم به چیزی تعلق می گیرد که «کلی» و بیرون از زمان و مکان است و آن همان ایده یا موجود مجرد عقلانی است. به همین دلیل، افلاطون نخستین ایده آلیست خوانده می شود یعنی کسی که اصالت حقیقی محسوسات و موجودات جهان محسوسرا نفی کرده و واقعیت اصلی را در جای دیگر می جوید. تا اواخر قرن هفدهم، ایده آلیسم (Idealism) تنها به همین مکتب، یعنی اعتقاد به مثل و ایده ها و یا به عبارت دیگر، اعتقاد به حقایق اصلی جهان که مستقل از ماده و دور از دسترس حواسند، گفته می شد.اما به تدریج معانی مختلفی پیدا کرد و هر مکتب فلسفی این اصطلاح را به معنای خاصی بکار برد.

Authors

لعیا حیدرزاده

کارشناس آموزش ارشد مهندسی کامپیوتر واحد ارس

رقیه حسن نژاد

کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوی

یاسمن عبدالهی

کارشناس علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان خوی

صبا حیدرزاده

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوی

مرضیه محمدحسین زاده

کارشناس زبان و ادبیات فارسی پیام نور واحد سیه چشمه