در دنیای پیچیده امروز،تغییر یکی از عناصر ثابت در سازمان ها تبدیل می شود که می تواند همیشه در هر زمان بر طیف وسیعی از طرز تفکرها،باور ها،ارزش ها،عملکرد وبه طور کلی در فرهنگ سازمانی اثرگذار باشد.
تغییر سازمانی وضعیتی است که الگوهای عادی یک سازمان را قطع می کند. در این موقعیت، برای درک محیط جدید و نتیجه گیری در مورد نتایج احتمالی آن، افراد فعالانه در جستجوی اطلاعات، انتساب معنا و فرضیه سازی در مورد فرآیند تغییر جامعه تعریف می کند که می تواند پاسخ های هماهنگ و مناسبی به تغییرات محیطی و سازمانی ارائه دهد و تغییرات مثبتی را در جنبه های مختلف سازمان ایجاد کند.سازمان ها می توانند مساله آمادگی برای تغییر را به عنوان نقطه قوتی برای توسعه سازمانی تلقی پیدا کنند (کمپبل۱۳۸۶). در سازمان هایی مانند مدارس، زمانی که آمادگی تغییر در بین مدیران و معلمان وجود داشته باشد، مدرسه به عنوان یک سازمان حاضر به پذیرش تغییر می شود و از این رو مقاومت کاهش می یابد. اما در صورت عدم آمادگی، تغییراتی که در مدرسه در نظر گرفته شده است رد می شود و سپس واکنش های منفی مانند تردید، ترس و تلاش برای تضعیف تلاش های تغییرات اعمال شده را نشان می دهد.امادگی برای تغییر عامل مهمی در بروز تغییرات مثبت در مدارس که سیستم های اجتماعی پیچیده ای هستند می باشد. (سومیازا، کمالنابهام و بهاتتاچاریا،۲۰۱۱).
سرمایه روانشناختی برای افراد مورد نیاز است تا آمادگی رویارویی با تغییر را داشته باشند.