الزامات الگوسازی کلان اقتصادی و شناخت ساختار اقتصاد ایران
This Research With 125 Page And PDF Format Ready To Download
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
Abstract:
الگوی اقتصادسنجی کلان مجموعهای از روابط متشکل اقتصاد ملی را در برمیگیرد که به بررسی جامع نظام اقتصادی و تعیین نحوه رفتار متغیرهای کلان در نظام مذکور میپردازد. هر الگوی کلانسنجی شامل دو جزء عمده است. جزء اول، نظریه (مکتب) اقتصادی مناسب و دیگری واقعیتهای اقتصادی حاکم بر جامعه است. برخی از الگوهای ارائهشده سهم بیشتری به جزء اول و برخی دیگر به جزء دوم قائل میشوند؛ اما واقعیت این است که دو جزء مذکور باید در ساختار الگوی ارائهشده، بهگونهای مرتبط به هم روابط بین متغیرهای موجود در الگو را شکل دهند؛ بنابراین الگویی که از ترکیب دو جزء مذکور حاصل میشود، خواهد توانست تحلیل ساختاری از اقتصاد کشور با توجه به چارچوبهای نظری ارائه دهد. در این مطالعه با طرح این دیدگاهها در طراحی الگوی کلانسنجی درباره اقتصاد مورد مطالعه، به این مسئله پرداخته میشود که الگوی ارائهشده در کدام چارچوب نظری و بر اساس چه مکتب اقتصادی باید پایهریزی شده و معادلات بخشهای مختلف الگو بر پایه آن طراحی شوند.
بر همین اساس، بعد از بیان یک مقدمه کوتاه درباره الزامات الگوسازی کلان اقتصادی و اجزای یک الگوی کلان، ابتدا به معرفی مکاتب نظری مختلف اقتصاد کلان اعم از مکاتب کلاسیکها، کینزیها، کلاسیکهای جدید، پولگرایان، کینزیهای جدید و مکتب ادوار تجاری واقعی پرداخته شد. معرفی مذکور بدین منظور انجام شد تا وجود چارچوبها و پیشفرضهای نظری مختلف برای قرار دادن الگوی کلانسنجی ارائهشده در قالب یکی از چارچوبهای مناسب، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. با توجه به مکاتب نظری مختلفی که در این مطالعه بررسی شدند، نمیتوان بهطور صریح بیان کرد که تنها استفاده محض از یکی از این مکاتب بتواند همه آنچه که در الگوسازی ساختار اقتصادی ایران لازم است را پوشش داده و در اختیار ما بگذارد. بلکه ضمن تاکید بر یک مکتب نظری پایه بهعنوان مبنای الگوسازی کلانسنجی- که در این مطالعه مکتب کینز بهعنوان این پایه در نظر گرفته شده است- مورد توجه قرار دادن ترکیبی از مکاتب مختلف اقتصاد کلان بهعنوان مبانی نظری جانبی در کنار مکتب پایه کینز، میتواند برای این کار مفیدتر باشد. به نظر میرسد براساس مکاتبی نظیر کلاسیک سنتی، کلاسیکهای جدید و ادوار تجاری واقعی، مبنی بر اینکه اقتصاد همواره در شرایط بهینه و تعادل اشتغال کامل قرار دارد، در این اقتصاد برقرار نیست. به همین دلیل است که بسیاری از ابزارهای این مکاتب برای تحلیل ساختار اقتصادی ایران مناسب نیستند.
نکتهای که درباره این مسئله وجود دارد این است که با توجه به وجود شرایط عدم تعادلی در اغلب بخشها و بازارهای اقتصاد ایران و ارتباط متقابلی که این بخشها با یکدیگر داشته است، منجر به تسری و سرریز تقاطعی عدم تعادلها و نا اطمینانی موجود در بین بخشهای مختلف میشود. مهمترین مکتب نظری اقتصاد کلان که در این الگوسازی بر آن تکیه شده و مبنای اصلی برای مدلسازی برگزیده خواهد شد، مکتب کینزی (۱۹۷۰-۱۹۳۰) است که قابلیت تحلیل شرایط عدمتعادلی و اثرات سرریزی آن را دارد. ضمن اینکه برای الگوسازی نباید بدون توجه به واقعیتها و محدودیتهای موجود، خود را مقید کامل به استفاده از الگوهای نظری کرد. با توجه به ویژگیهای خاصی که هر اقتصاد میتواند برای خود داشته باشد، معادلات الگو باید طراحی شده و بخشهای مختلف بر اساس این ویژگیها به یکدیگر ارتباط داده شوند.
فهرست مطالب Research