بررسی آراء افلاطون و ارسطو در نقد محاکات و هنر شاعری

Publish Year: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 83

This Paper With 35 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_KVSHN-13-24_001

تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1402

Abstract:

ارسطو و افلاطون با آنکه درباره ماهیت محاکاتی هنر، و بویژه صناعت شاعری اتفاق نظر دارند، اما درباب نحوه تبیین این ماهیت و نیز در مورد ارزیابی آثار هنری کاملا با یکدیگر در تقابل هستند. افلاطون به اقتفای استادش سقراط و برای برپایی عدالت در مدینه فاضله، محاکات را نوعی الهام ماوراءالطبیعی تلقی کرده و شاعران را از دریافت حقیقت اصلی، که به زعم او در عالم مثل است، ناتوان می بیند و آثارشان را در تضاد با خرد و اخلاق و آموزه هایشان را مایه تباهی و گمراهی جوانان می داند؛ بدین روی هنرمندان وشاعران را در جمهوری او راهی نیست. در تقابل با نقد اخلاقی افلاطون، ارسطو نقد زیبایی شناسانه را مطرح می نماید و با کمرنگ کردن عنصر الهام در خلق شعر، شاعری را صناعتی با قواعد منطقی معرفی می کند و درصدد است به روشی دست یابد تا بدان وسیله ارزش های زیبایی شناسی یک اثر هنری را مشخص نماید. از دید ارسطو، شعر به دلیل توجه به کلیات، از تاریخ، فلسفی تر و والاتر است و خطایایی که در بعضی از سروده های شاعران بزرگ دیده می شود، از منظر زیبایی شناسی قابل توجیه است. هر دو فیلسوف متفق القولند که شعر تاثیر قابل توجهی بر روحیات افراد دارد؛ با این تفاوت که افلاطون این تاثیر را عامل روان پریشی وانحراف اخلاقی می داند و آن را تحقیر می کند؛ اما ارسطو با تحسین این تاثیر، آن را عامل مهم پالایش روان می انگارد.

Authors

محمد طاهری

دانشیار دانشگاه بوعلی سینا همدان