معماری که بر آمده از همنشینی چهار رکن ؛ فرم، عملکرد، تکنولوژی و محتوا می باشد، بعد از انقلاب صنعتی و تفکیک علوم و پیدایش تخصص های جدیدی چون؛ مهندس معمار، مهندس سازه و... دچار چالشهایی گردیده است که از عمده ترین آن، جدایی فن از هنر
معماری بوده است.
معماری سنتی در ایران و جهان، از چنین مشکلی بدور بوده و معمار سنتی با فراگیری فن و هنر در سیری تدریجی و توأمان، از چنان قدرتی برخوردار بود که هر عنصری در اثر، نقشی چندگانه در خلق فضا بازی می نمود: عنصری واجد عملکرد، سازنده فرم و دارای نقش سازه ای.
با انقلاب صنعتی و تخصصی شدن علوم و انفکاک میان
معماری و سازه، نه معمار از دانش فنی و سازه ای کافی برخوردار بود و نه مهندس محاسب از دانش
معماری مناسب. و بعضاً امکان برقراری گفتگویی سازنده میان آن دو نیز میسر نبود. تلاشهایی برای اصلاح این فاصله و امکان درک متقابل از نیازها،خواسته ها و الزامات آغاز گردید. یکی از عمده ترین نقاط مورد توجه برای اصلاح،
آموزش معماران و دانشجویان
معماری می باشد. تئوریهای موجود در یادگیری، اشاره به آن دارند که برای رسیدن به مرحله بکارگیری آموخته ها، نیاز به بهره گیری ا ز روشها و ابزارهای مناسبی می باشد تا با مشارکت دادن حس های مختلف در یادگیری، امکان درک حضوری و ملموس مفاهیم فراهم گردد.
پژوهشهایی در برخی از دانشگاههای جهان برای دستیابی به چنین هدفی انجام پذیرفته است تا با استفاده از ماکت سازی، مدل سازی نیمه واقعی ، نرم افزارها و فضای چند رسانه ای و دیگر ابزارها و بکارگیری محتوایی متناسب با رشته
معماری به
آموزش دروس ایستایی به دانشجویان اقدام نمایند. با توجه به آنکه
آموزش درس ایستایی با محتوا و روشی همانند رشته عمران و به عبارت دیگر،
آموزش ایستایی با استفاده از فرمولها و محاسبات و مباحث صرفاً تئوریک ، عاملی برای سرخوردگی و دل زدگی دانشجویان
معماری گردیده و توفیق چندانی برای
آموزش مناسب سازه در ایران و جهان نداشته است لذا با توجه به محدودیت های موجود در کشور، بهره گیری از
طبیعت برای
آموزش سازه در این مقاله پیشنهاد شده است.
طبیعت ، سرچشمه ای برای آموختن است تاکنون در زمینه های مختلف ، از
طبیعت برای الهام گرفتن و ایده یابی استفاده شده است اما در این پژوهش ، از
طبیعت برای
آموزش مفاهیم ایستایی به دانشجویان بهره گرفته شده و نتایج حاصله از این روش، نشانگر افزایش میزان یادگیری دانشجویان
معماری می باشد. لذا در این مقاله ضمن مرور بر جایگاه سازه در
معماری گذشته و معاصر ایران و جهان، نقش آن در
معماری و طراحی
معماری از منظر
اندیشمندان و معماران مور د تدقیق قرار گرفته و با ارزیابی وضعیت
آموزش دروس ایستایی در دانشگاههای ایران و چند دانشگاه خارج از کشور، مشکلات موجود برای یادگیری مؤثر این دروس در ایران بررسی شده و سپس با توجه به شیوه های نوین آموزشی این دروس در دانشگاههای معتبر جهان و با توجه به مبانی یادگیری، روش
آموزش مفاهیم ایستایی با تجزیه و تحلیل و مدلسازی از
طبیعت پیشنهاد گردیده و در میان گروههای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است که نتایج حاصله ، حکایت از موفقیت این شیوه دارد.