بررسی تطبیقی داستان) باخه و دو بط( نصرالله منشی و جامی با داستان ) ڕەقه ومراوی( استاد هەژار موکریانی

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 101

This Paper With 18 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICMHSR13_066

تاریخ نمایه سازی: 16 مهر 1402

Abstract:

ادبیات تطبیقی علمی است که عموما به بررسی روابط ادبیات یک ملت با ادبیات دیگر ملل می پردازد، ودر آن از نحوه ی انتقال آثارادبی یک ملت به ادبیات دیگر ملتها سخن گفته می شود، انتقال آثار ادبی گاه در حوزه ی واژ ها و مو ضوعها ست و گاه در حوزه ی تصاویر وقالب های مختلف بیانی و عواطف ان سانی. دا ستان لاک پ شت و دو مرغابی ابتدا در کتاب کلیله و دمنه روایت شده ا ست بعدها عبدالرحمن جامی در کتاب (تحفه الاحرار) آن را به نظم درآورده است، استاد هەژار هم در ادبیات کردی آن را ترجمه کرده ا ست و تغییراتی در آن انجام داده ا ست، همچنین ژان دو لافونتین شاعر فران سوی که پی شتاز ادبیات تعلیمی ا ست و اکثر دا ستان هایش را از زبان حیوانات آورده است آن را ترجمه کرده است . این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی با رویکرد تطبیقی ، به تطبیق دو دا ستان پرداخته ا ست و رو شن نموده ا ست که عنوان کردی دا ستان ا ستاد هەژار (ڕەقه و مراوی) ا ست ، یعنی لاک پشت و مرغابی ، ا ستاد هەژار مرغابی را با لفظ مفرد آورده ا ست، اما در دا ستان کلیله و دمنه و دا ستان جامی مرغابی با لفظ مثنی آمده ۱ ا ست( دو مرغابی) . در کلیله و دمنه آمده ا ست که آن دو مرغابی به خاطر کمبود آب و گرامی زیاد خوا ستند سفر کنند و از آنجا بروند ، اما استاد هەژار بیان می کند که به خاطر شدت سرما و زمان سخت آن دو مرغابی تصمیم گرفتند که به گرمسیر(قشلاق) بروند می توان گفت ا ستاد هەژار دا ستان را بر حسب محیط کرد ستان ترجمه کرده ا ست و با فرهنگ آنجا تطبیق داده ا ست . جامی در داستان مستقیما به کمبود آب و گرمای شدیدی که در کلیله و دمنه ذکر شده بود و سفرشان به خاطر همین بود اشاره نکرده است ، بلکه اشاره دارد که روزگار بر آنان سخت گرفت و چرخ زندگانی با آن ها به کینه افتاد و نه مانند استاد هەژار که دلیل سفر آن مرغابیان را زمستان سخت می دانند ا شاره نکرده ا ست. هر دو دا ستان در دو ستی لاک پشت با دو مرغابی ا شتراک دارند و وقتی که می خواهند بروند لاک پشت ناراحت می شود و می گوید باید من را هم ببرید من بدون شما چکار کنم . و در هر دو داستان آمده است که فکر کردند تا چوبی را آوردند و هر کدام از مرغابیان سر چوب را گرفت و لاک پشت میانه ی آن را محکم گرفت. در داستان کلیله و دمنه اشاره دارد که وقتی لاک پشت با مرغابیان با آن چوب پرواز کرد وقتی از بالای چمن زار و دشت ها می رفتند ، مردم گفتند نگاه کنید جای شگفتی ا ست که دو مرغابی ، لاک پ شت را می برند (یا می دزدند ) لاک پ شت کمی صبر کرد اما بعد ناراحت شد و گفت : تا چشم حسودان کور شود ، اما ا ستاد هەژار به این عبارت(کور شوند حسودان) ا شاره نکرده ا ست و می گوید لاک پشت خوا ست بگوید که دروغ ا ست اینها مرا نزدیده اند بلکه دو ستان من هستند و از آن بلندی افتاد . در کتاب کلیله و دمنه نتیجه ی داستان را اینطور بیان می کند که انسان هرکاری بکند می میرد و جلوی مرگ را نمی توان گرفت و بیان می کند آن لاک پشت زمان مرگش فرا رسیده بود، بود به همین خاطر دهانش را باز کرد و از بالا افتاد . اما جامی و استاد هەژار داستان را به گونه ای دیگر به پایان می رسانند و بیان می کنند که انسان باید همیشه مواظب زبانش باشد چون مایه هلاکت انسان هم است و هر دو می گویند نباید هر سخنی را هر جا گفت .

Keywords:

Authors

طاهر قاسمی

کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی تهران ،دبیر عربی شهرستان بوکان