بررسی تطبیقی مضامین هستی شناسانه عبدالله البردونی و جلال الدین مولوی
Publish place: Journal of Arabic Literature، Vol: 6، Issue: 2
Publish Year: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 48
This Paper With 19 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JALIT-6-2_011
تاریخ نمایه سازی: 2 آبان 1402
Abstract:
عبدالله البردونی و جلال الدین مولوی، مضامین هستی شناسانه مشترکی در اشعارشان دارند؛ از جمله این مضامین، آزادی، حیرت، غربت و مرگ است. در سه مفهوم آزادی، حیرت و مرگ، شباهتهای فراوانی میان دو شاعر دیده میشود و دو شاعر با یک رویکرد عرفانی محض این مفاهیم را مطرح کردهاند، مفهوم غربت در شعر مولوی بار عرفانی دارد و در شعر بردونی گاه عرفانی است و گاه با رویکردی اگزیستانسیالیستی مطرح میشود. آزادی در شعر دو شاعر به معنای آزادی از دنیای خاکی است و در این میان دنیا به خاک، گل و زندان تشبیه میشود. در خصوص مضمون حیرت نیز باید گفت که در شعر این دو شاعر، بار عرفانی دارد و دو شاعر در آن به مسائلی میپردازند که انسان از کجا آمده و به کجا میرود و هردویشان پیوسته حیران و سرگردانند و تنها صدا و پژواک و جرسی را میشنوند که آنان را به سوی خود فرا میخواند. دیگر مضمون مشترک میان این دو، غربت است که در شعر بردونی با دو رویکرد اگزیستانسیالیستی و عرفانی مطرح میشود، اما در شعر مولوی تنها رویکرد عرفانی دارد؛ دو شاعر در دنیا احساس غربت میکنند و سودای سفر و رحیل به دنیایی موسوم به لامکان را مطرح میکنند. مرگ نیز دیگر مضمونی است که در شعر دو شاعر برگرفته از اندیشه زهد و عرفان اسلامی است.
Keywords:
Authors
ابوالحسن امین مقدسی
دانشیار دانشگاه تهران
اویس محمدی
دانش آموخته دکتری در رشته زبان و ادبیات عربی
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :