ریشه های حکایت در زبان عرفان تا پایان قرن سوم(بر پایه آثار شقیق ، حارث محاسبی، نوری، خراز، جنید)

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 61

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ADFA-13-1_001

تاریخ نمایه سازی: 30 آذر 1402

Abstract:

حکایت یکی از پرکاربردترین انواع داستانی در زبان عرفان است. با این حال، تا قبل از قرن چهارم که قرن پاگیری حکایت های عرفانی است، ضمن آثار اولیه عرفای مسلمان چندان با حکایت مواجه نیستیم و این نکته ما را بر آن داشت تا ریشه های این نوع ادبی را در زبان عرفان جستجو کنیم. طی وا کاوی آثار شقیق بلخی(و. ۱۹۴ ه.ق.)، کتاب الرعایه لحقوق الله حارث محاسبی(۱۶۵-۲۴۳ه.ق)، کتاب مقامات القلوب ابوالحسین نوری(و. ۲۹۵ ه.ق)، رسائل ابوسعید خراز(و. ۲۷۷ /۲۹۷. ه.ق.؟) و رسائل جنید بغدادی(و. ۲۹۸ه.ق) فرم های بسیطی یافتیم که می توان برآمدن حکایت را در زبان عرفان، به آن ها نسبت داد. این واقعیت از جریان کلی پدیدآمدن ژانرهای ادبی دور نیست؛ زیرا این ژانرها یکباره خلق نشده اند و می توان برای آن ها فرم های بسیط در نظر گرفت. این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شد، به شناخت ریشه های انواع داستان مانند تمثیل رمزی در ادبیات عرفانی کمک می کند، چون همه این انواع، در وهله اول، از حکایت برآمده اند. با وا کاوی متون عرفانی تا پایان قرن چهارم به این نتیجه رسیدیم که آیات قرآنی ، احادیث نبوی ، روایات دینی ، تجربه های عرفانی ، تمثیل و جدل سقراطی ، شش ریشه حکایت را در زبان عرفان تشکیل می دهند.

Authors

مریم جعفرزاده

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران

علیرضا فولادی

گروه زبان و ادبیات فارسی/ دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی / دانشگاه کاشان