بررسی تطبیقی- تعاملی توانمندسازی روانشناختی کارکنان آموزش و پرورش ایران بر اساس الگوهای هنجاری اجراشده در کشور مالزی

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 40

This Paper With 18 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICMT07_015

تاریخ نمایه سازی: 21 اسفند 1402

Abstract:

هدف و مسئله اصلی مورد بررسی در این پژوهش، بررسی تطبیقی تعاملی توانمندسازی روان شناختی کارکنان آموزش و پرورش ایران براساس الگوهای هنجاری اجرا شده در کشور مالزی است، با توجه به اینکه تحقیق می تواند در اتخاذ تصمیماتی مربوط به نظام آموزشی به کار رود، در زمره تحقیقات کاربردی است و از این نظر که در صدد بررسی واقعیت های موجود و پاسخگویی به سوالات مربوط به وضعیت فعلی و مطالعه شرایط موجود براساس تطبیق با الگوهای اجرا شده در کشور مالزی است، یک پژوهش کاربردی تطبیقی محسوب می گردد. پژوهش حاضر از نظر روش؛ توصیفی از نوع همبستگی ، از نظر هدف، کاربردی و از نظر بعد زمانی، تحقیقی مقطعی و از نظر نوع داده ها، رویکرد کمی است. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ، روش نمونه گیری، تصادفی و روش تحلیل آماری استنباطی با SPSS است. آزمون آلفای کرونباخ برای بیان پایایی پرسشنامه ۰.۷۲۸ به دست آمد که پایایی پرسشنامه را تائید می کند. براساس فرضیات این پژوهش، عوامل : شایستگی، خودمختاری، تاثیرگذاری، معنی دار بودن و اعتماد براساس سنجه های سن، مدرک تحصیلی، جنسیت و سابقه کاری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج این پژوهش اثبات می کند که میانگین متغیر شایستگی در بین دو گروه زنان و مردان اختلاف معناداری ندارد، میان متغیر خودمختاری و تاثیرگذاری کارکنان یک رابطه قوی و معنادار با مقدار، وجود ندارد اما متغیر اعتماد بین پنج گروه سنی مختلف، اختلاف معناداری دارد. براساس یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد با توجه به اختلاف معنادار میزان اعتماد پذیری در سنین مختلف کارکنان آموزش و پرورش نسبت به فرایندهای یادگیری و عملکرد سیستم آموزشی، تاکید بیشتر آموزش و پرورش بر توانمندسازی کارکنان با سن کمتر معطوف باشد، زیرا با توجه به انگیزه و سطح نسبی یادگیری بالاتر، و اعتماد بیشتر به آموزش و پرورش نسبت به کارکنان با سابقه تر، آموزش تکمیلی و توانمندسازی افراد کم تجربه و مستعد و به کارگیری آن ها در سالیان آینده در پست های کلیدی آموزش و پرورش ، در ایجاد تغییرات تحول آفرین مدنظر سازمان و اصلاح ساختاری بسیار موثر خواهد بود.

Authors

مهدی آقاکریمی

فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه تهران، تهران، ایران