در جهان بینی دینی و وحیانی به طور اعم، نگرش انسان به جهان هستی و انسان، برخاسته از وحی و نبوت است و در دین اسلام به طور اخص، قرآن و سنت زیربنای فکری- عقیدتی فرد بوده، هنجارهای زندگی فردی و اجتماعی او را مشخص می کنند. مقاصد و آرمان های یک جامعه، بیانگر میزان رشد و بالندگی آن جامعه هستند و هر اندازه که متکی بر ارزش های والای الهی و انسانی بوده و افق وسیع تری را پیش روی داشته باشند، راه وصول به قله های کمال و سعادت را هموارتر خواهند ساخت. امت اسلام و به ویژه جهان تشیع به دلیل توان بالایی که معارف انسان ساز الهی در اختیار آن قرار داده است، ظرفیت فراوان و گسترده ای در رسیدن به جامعه ای آرمانی و ایده آل دارد و در این میان، خانواده نهادی پایه ای است که یکی از وظایف مهم آن در جوامع ارزشی، هدایت انسان به هستی متعالی(حیات طیبه) است(توانا، مولوی نسب،۱۳۹۱، ۶۰). خانواده، مجری
سبک زندگی اسلامی و نظامی پویا است که این نظام ضمن اینکه با ویژگی های فطری انسان منطبق است، اصول، روش ها و کارکردهایش، دائما هماهنگ با دگرگونی های محیطی و شرایط زمانه، شاداب نگاه داشته می شوند؛ زیرا روش ها، ابزارها و راهکارهای تربیتی، هماهنگ با شرایطی هستند که در به فعلیت رساندن استعدادهای ظرفیت یافته سرشتی به فرد کمک می کنند(هوشیار، ۱۳۶۵، ۲۲). در اندیشه دینی، جامعه دینی، جامعه ای است که مردم آن به داوری «دین» در مورد رفتار و اعمالشان تن می دهند و معیارهای دین را در مورد رفتار، اعمال و باورهایشان می پذیرند. باید بپذیریم بسیاری از مشکلات زندگی ما، ناشی از دوری ما از
سبک زندگی اسلامی و معارف ناب قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) است و تنها راه رستن از مشکلات زندگی، تغییر نوع نگاه به زندگی است.