همه سازمانهای بزرگ مملو از داده ها و اطلاعات هستند، اما نحوه استفاده موثر از این داده ها و اطلاعات همان نقطه ای است کهچالش واقعی در آن نهفته است. در این عصر دیجیتالی که به سرعت در حال تحول است، پیشرفت های حوزه هوش مصنوعی(AI) و
پردازش زبان طبیعی (NLP)، تغییرات شگرفی در چشم انداز سیستم های
مدیریت دانش (KM)، ایجاد نموده است.
هوش مصنوعی بهعنوان یک متغیر محوری ظاهر شده و دادههای گسترده و بدون ساختار را به دانش سازمانیافته و در دسترستبدیل میکند. نقش
هوش مصنوعی در
مدیریت دانش بسیار فراتر از مرتبسازی صرف داده است. نقش اصلی هوش مصنوعی،شامل ایجاد سیستمهایی است که میتوانند یاد بگیرند، تطبیق دهند و اطلاعات بهروز و دقیقی ارائه دهند که مستقیما بر عملکردمدلهای مدیریت دانش، تاثیر میگذارد. هر چه دادههای این سیستمها دقیقتر و روانتر باشد، بینشهایی که تولید میکننددقیقتر و ارزشمندتر است. این رابطه همزیستی بین
هوش مصنوعی و مدیریت دانش، نهتنها نحوه مدیریت و استفاده سازمانهااز اطلاعات را بهبود میبخشد، بلکه آن را متحول میکند. هر چقدر عمیقتر در قلمروهای
هوش مصنوعی مولد و مدلهای زبانیبزرگ (LIM) کاوش می کنیم، شاهد طلوع افق های جدیدی در
مدیریت دانش هستیم، جایی که کاربرد
هوش مصنوعی فقط در مورد ذخیره داده ها نیست، بلکه در مورد درک و پیش بینی نیازها است و رویکردی هوشمندانه تر و کارآمدتر نسبت به دانشسازمانی ارائه کرده و پیوسته آن را تقویت می کند. این پژوهش ارتباط
هوش مصنوعی و
مدیریت دانش را تبیین میکند و دردرجه اول به بررسی این موضوع که
هوش مصنوعی تا چه حد میتواند به سازمانها و شرکتها در تلاش هایشان برای مدیریتاطلاعات و مدیریت موثر دانش کمک کند، تمرکز دارد. نتایج حاصل از این پژوهش، نشان خواهد داد که چگونه یکپارچه سازیهوش مصنوعی با سیستم های
مدیریت دانش به بهبود عملکرد سازمانی و توزیع دانش در سازمان کمک می کند.