نقش پایداری فرهنگی در طراحی خانه های اقوام قشقایی، قبل و بعد از اسکان(نمونه موردی روستاهای اطراف شهرضا) abstract
کوچ نشینی ، از کهن ترین شیوه های زیست بشر بر روی کره زمین است . در ایران با توجه به شرایط اقلیمی – جغرافیاییزندگی عشایری توام با کوچندگی سابقه طولانی داشته است . پس از اسکان عشایر به شکل های خود جوش و درون زا یااسکان های اجباری ، شهرک های عشایری در کنار روستاها و شهرهای از کشورمان شکل گرفت . با ارزیابی شهرک هایاسکان نکات بسیاری در حوزهای فرهنگی – اجتماعی گوشزد می شود ، اما یکی از حوزه های مهمی که در وضعیت زندگیو وجوه روانی تاثیر بسیار دارد ، محیط و کالبدی است که این زندگی را در بر گرفته است . این پژوهش با مطالعه میدانی وارزیابی سیاه چادرهای ییلاقی قشقایی و شهرک های اسکان عشایری اسلام آباد و طالقانی در حاشیه شهرستان
شهرضا از استاناصفهان آغاز شد. در مرحله نخست تحقیق به شناخت ابعاد و چیدمان فضای سیاه چادر پرداخته شد . در مرحله بعد تحقیق،نتایج به دست آمده از مصاحبه و گفتگوی صمیمی با عشایر اسکان یافته که حاکی از نارضایتی آنها از زندگی و ناکار آمدیخانه های این شهرک ها برای در بر گرفتن وجوه مختلف زندگی عشایری بوده پرداخته شده و همچنین معماری این
خانه هابه صورت نمونه موردی تحلیل قرار گرفت .بدون تردید عوامل متعددی اعم از اقتصادی ، اجتماعی و کالبدی در ایجاد ایننارضایتی از زندگی دخیل هستند.ولی بخشی از این نارضایتی را می توان به عدم قابلیت های فضایی این شهرک ها و
خانه هایموجود نسبت داد . در نتیجه این پژوهش و مطالعات به راهکارها و پیشنهاداتی ختم شد که می تواند در طراحی معماری اینسکونت گاها به کار گرفت و در راستای ایجاد رضایت مندی بیشتر ساکنانش موثر باشد و همچنین در زمینه معیشت بهتر، رفاهبیشتر و افزایش حس مکان و حمایت از هنر و فرهنگ غنی این قوم تاثیر گذار باشد .