بررسی مکتب لیبرالیسم آموزشی و تاثیر آن بر محتوا و برنامه ریزی درسی مدارس

در عصر حاضر، آموزش و پرورش به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل توسعه و پیشرفت هر جامعه ، نقش بسیار مهمی را ایفا می کند همچنین ایدئولوژی ها یکی از مهم ترین اهرم های کنترل کننده نظام آموزش و پرورش هستند که به شیوه های مختلف تعلیم و تربیت را تحت الشعاع قرار می دهند. واکاوی نحوه عمل ایدئولوژی ها وارزشهای حاکم بر هر جامعه به ما این امکان را میدهد که اساس و پایه رفتارهای اعضای آن را و معیار ارزیابی رفتارهای انسانی ، از طیف پسندیده تا نکوهیده را شناسایی کرده و بنابراین ، شناخت ارزشها و مبانی آنها، به ترویج ، گسترش و استحکام هر چه بیشتر ارزشها و اخلاق فردی و اجتماعی منجر خواهد شد. با این پیش فرض، در این مقاله مروری تلاش گردید تا با بررسی برخی گزارههای هستی شناسانه مطرح در مکاتیب ، بالاخص لیبرالیسم ، ارزشهای بنیادین این مکاتیب بازشناسی گردد و ارتباط آنها با اهداف کلان تربیتی این دو مکتب ، تبیین شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که لیبرالیسم آموزشی با تاکید بر خودراهبری و استقلال فراگیران، زمینه رشد و تعالی فردی را فراهم می آورد. با این حال، برخی منتقدان بر محدودیت های این رویکرد از جمله عدم توجه کافی به نقش معلم و چالش های اجرایی آن تاکید دارند.در مجموع، بررسی لیبرالیسم آموزشی می تواند دریچه ای جدید را به روی طراحی و اجرای برنامه های درسی و فعالیت های آموزشی بگشاید و به ارائه رویکردهای آموزشی متعادل تر و منعطف تر در نظام های آموزشی کمک کند.

Keywords:

تعلیم و تربیت , لیبرالیسم آموزشی , برنامه درسی , نظام های آموزشی , گزاره های هستی شناسانه