بررسی روابط چندگانه بین باورهای فراشناختی، خودپنداره و سبک های فرزند پروری با حساسیت اضطرابی و علائم وسواس در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی

پژوهش حاضر با هدف تعیین روابط چندگانه بین باورهای فراشناختی، خودپنداره و سبک های فرزندپروری با حساسیت اضطرابی و علائم وسواس در دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع دوره دوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ تشکیل می دادند که ۲۰۴ نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه سنجش حساسیت اضطرابی سسلورمن و همکاران (۱۹۸۶) ، پرسشنامه وسواس هاجسون و ( راچمن۱۹۸۰) ، پرسشنامه خود پنداره کودکان پی یر–هریس(۱۹۶۹)، پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند(۱۹۷۲،) و فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز۳۰-MCQ بودند. دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی(همبستگی و رگرسیون چندگانه) برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این پژوهش استفاده شد. بخش محاسبات به کمک نرم افزار SPSS۲۷ انجام گرفت. نتایج نشان داد که، متغیرهای باورهای فراشناختی، سبک های فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه به صورت مثبت، و متغیرهای خودپنداره و سبک فرزند پروری مقتدرانه به صورت منفی باعلائم وسواس و حساسیت اضطرابی رابطه معنا دار داشتند.همچنین نتایج نشان داد که خودپنداره ۲/۶۳ درصد و باور فراشناخت ۷/۰ درصد از تغییرات حساسیت اضطرابی را در دانش آموزان مقطع ابتدایی، پیش بینی کنند. خودپنداره ۷/۲۴ درصد، سبک فرزند پروری مستبدانه ۴ درصد، سبک مقتدرانه۹/۱ درصد، فرزند پروری مستبدانه ۶/۳ درصد از تغییرات علائم وسواس را پیش بینی می کنند. یافته های این پژوهش، می تواند جهت درک بیشتر متغیرهای موثر بر حساسیت اضطرابی و علائم وسواس در دانش آموزان مقطع ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.

Keywords:

باورهای فراشناختی , خودپنداره , سبک های فرزندپروری , حساسیت اضطرابی , علائم وسواس