بررسی اثر مودهای بالاتر بر الگوی توزیع دریفت تحت تحلیل پوش آور بر پایه ضوابط استاندارد ۲۸۰۰ ایران abstract
تعیین الگوی توزیع تغییرمکان جانبی در ارتفاع سازهها، نقش مهمی در افزایش دقت طراحی بهینه و طراحی عملکردی در مقابل انواع بارهای لرزه ای دارد. در این مقاله الگوی توزیع تغییرمکان جانبی در طبقات قابهای خمشی بتن آرمه با درنظرگرفتن اثر
مودهای بالاتر و ضوابط آیین نامه های لرزه ای بررسی شد. در روش سنتی پوشآور که تاکنون مورد توجه آیین نامه های طراحی لرزه ای بوده، صرفا اثر مود ارتعاشی اول سازه در نظر گرفته می شود. آیین نامه های لرزه ای برای صرفنظر از اثر
مودهای بالاتر در تحل یل پوشآور، ضوابط خاصی را ارائه کردهاند که در این میان، استاندارد ۲۸۰۰ ایران ضوابط سختگیرانه تری دارد. بر این اساس چنانچه اثر مودهای ارتعاشی بالاتر بر سازه حاکم بود، بجای
تحلیل پوشآور بایستی از
تحلیل دینامیکی غیرارتجاعی تاریخچه زمانی استفاده شود. این درحالیست که براساس آیین نامه هایی همچون ASCE ۴۱-۲۳، FEMA۳۵۶ و نشریه ۳۶۰ بهسازی ایران، در صورت موثر بودن مودهای ارتعاشی بالاتر، می توانیم از تحلیل استاتیکی غیرارتجاعی استفاده کنیم اما باید یک تحلیل دینامیکی طیفی نیز انجام شود. برای ارزیابی
الگوی توزیع دریفت تحت ضوابط آیین نامه های طراحی در این مورد یادشده، ۳ ساختمان قاب خمشی بتن آرمه ویژه با تعداد طبقات ۱۵، ۱۸ و ۲۱ انتخاب شدند. تحلیل های استاتیکی معادل، دینامیکی طیفی ، استاتیکی غیرارتجاعی و دینامیکی غیرارتجاعی تحت ۶ زوج شتابنگاشت و ۳ الگوی بار جانبی ، توسط نرم افزارهای ETABS و SeismoStruct انجام شد. از پاسخ تغییرمکانی سازهها برای ارزیابی
الگوی توزیع دریفت و ضوابط آیین نامه ها استفاده و مشاهده شد که
الگوی توزیع دریفت حاصل از الگوهای بار جانبی طیفی و مود اول، تشابه بهتری با مقادیر متناظر تحت تحلیل های دینامیکی غیرارتجاعی در طبقات بالایی سازهها دارند اما در طبقات پایینی و میانی ، دارای اختلاف چشمگیری هستند. بنظر می رسد ضوابط سختگیرانه استاندارد ۲۸۰۰ در بحث مودهای بالاتر، قابل توجیه باشد.