تحلیل قانون ملی شدن صنعت نفت ایران، بر اساس نظریه جریانات چندگانه کینگدان۱ abstract
نفت به عنوان منبعی استراتژیک ، نقش محوری در قدرت اقتصادی و سیاسی کشورها ایفا می کند. ملی شدن صنعت نفت ایران در دهه ۱۹۵۰ میلادی، یکی از تحولات برجسته سیاسی و اقتصادی آن دوره است . هدف این تحقیق بررسی چگونگی ورود ایده قانون ملی شدن صنعت نفت ایران به دستور کار و تحلیل عوامل موثر بر این فرآیند با استفاده از چارچوب نظری جریانات چندگانه کینگدان است . تحقیق با استفاده از تحلیل کیفی و روش مطالعه موردی انجام شده است . فرضیه تحقیق این است که پیوست جریانات مشکل ، سیاسی و سیاتی منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران گردیده است . نتایج تحقیق نشان می دهند که تلاقی سه جریان کلیدی یعنی جریان مشکل (مانند بهره برداری ناعادلانه از منابع نفتی )، جریان سیاسی (مانند نقش جبهه ملی ) و جریان سیاستی (که مراحل ارائه راهحل و تصویب قانون را شامل می شود) و همچنین نقش میانجی گری کارآفرینان سیاستی از جمله محمد مصدق، منجر به تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت شد. این مطالعه بر اهمیت کاربرد نظریه کینگدان در تحلیل فرآیندهای پیچیده سیاستگذاری و تغییرات سیاستی در بستر تحولات تاریخی تاکید می کند و به درک بهتر تعاملات بین جریانات مختلف کمک می کند.