مقدمه و هدف: افراد وابسته نیازهای خود را تحت الشعاع نیازهای سرگردان قرار می دهند، مسئولیت های مهم زندگی خود را به گردن دیگران می اندازند، به خود مطمئن نیستند و اگر مدت کوتاهی تنها بمانند، احساس نگرانی و ناراحتیمی کنند. فرد وابسته می خواهد روابط خود را با دیگران به هر قیمتی حفظ کند، بنابراین ناچار به تحمل انواع حقارت ها می شود و پیوندهای او با دیگران نامتعادل و مخدوش است. این فرد بدون آن که هدف والایی داشته باشند تنها بهمنظور حفظ رابطه خود با دیگری ممکن است دست به فداکاری بزند و بدرفتاری های لفظی و جسمی را تحمل کند. اگر تنها بماند، به علت ترس شدید و غیر واقعی در مورد ناتوانی از مراقبت خود، احساس ناراحتی و درماندگی می کند.در برخی موارد خود را تنها به این دلیل که تنها نماند وابسته می کند، در حالی که از بودن با دیگران هیچ لذتی نم یبرد.هنگامی که رابطه نزدیک او با دیگران به پایان برسد، فرد وابسته به سرعت در جستجوی رابطه با دیگری برمی آید تا مراقبت و حمایتی که نیاز دارد فراهم کند. از آنجایی که ابعاد مختلف روانشناختی افراد
تک زبانه با
دوزبانه متفاوتاست ، هدف از این مطالعه مقایسه میزان
وابستگی به دیگران در افراد
تک زبانه با
دوزبانه است. روش کار: در مطالعه علی –مقایسه ای حاضر ، تعداد 20 نفر افراد
تک زبانه و 20 نفر افراد
دوزبانه دانشجو یان زنرشته روانشناسی دانشگاه پیام نور شازند شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه
وابستگی به دیگران روبرت ام.ای.هرشفیلد و همکاران بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزارSPSS و به کمک آزمون آمار ی تحلی ل واری انس چند متغیری انجام شد با توجه به اینکه در مقیاس
وابستگی به دیگران بین افراد
تک زبانه و
دوزبانه تفاوت معناداری وجود دارد و با توجه اکثر پژوهش های انجام شده درباره اختلال شخصیت وابسته است و تعداد پژوهش های انجام شده در این زمینه نادر است پیشنهاد می شود که پژوهشگران تحقیقات بیشتری در باب این موضوع انجام دهند تا بتوانیم اطلاعات دقیقتری درباره تفاوت
وابستگی به دیگران افراد
تک زبانه با
دوزبانه بدست آوریم